English |  فارسی |  Русский  
صفحه اول
مقامات افغانستان را خراب می کنند
مقامات افغانستان را خراب می کنند
مقامات افغانستان را خراب می کنند
موادمخدر‌نی‌ سوداسی‌وآلپ‌ ساتشی‌ لری‌ طالبان‌ لرنیینگ‌ براساسی‌ عایداتی‌ ودرامدی‌ می‌
هیروین جهاد .لابراتوار های تولیدات ماده گیاهی در افغانستان در حال افزایش است
کارعاقلانه‌ واخلآقی‌ برای‌ رشدجامعه‌ .امنیت‌ منطقه‌ .ورشداقتصاد‌ ی‌ واجتماعی‌ میباشد
شک و تردید روسیه به وعده های طالبان
ارتش روسیه در نزدیکی مرزهای افغانستان تجهیزات جدیدی را در یک رزمایش استفاده کرد
گفتگوی وزرای دفاع سازمان همکاری شانگهای درباره افغانستان
روسیه برنامه ‌ای برای خارج کردن نام گروه طالبان از لیست سازمان‌های ممنوعه را ندارد
مسعودجوان از دورۀ جهاد و مقاومت عبور کند
عدم حمایت شرکت کنندگان نشست مسکو از احیای امارت اسلامی/ رضایت افغانستان و نارضایتی طالبان
استقبال افغانستان از تلاش روسیه برای صلح در افغانستان
اميدوارى مسكو از ادامه مشترك همكارى هاى روسيه و امریکا در مورد افغانستان با روی کار آمدن حکومت بايدن
تلاش های روسیه و ازبکستان بر حل بحران کنونی افغانستان
ابراز نگرانی وزارت خارجه روسیه از حملات موشکی در شهر کابل
پوتین: روسیه بر تقویت پروسه مصالحه ملی ادامه خواهد داد
نشست سه‌جانبۀ روسیه، ایران و هند دربارۀ افغانستان در مسکو
روسیه از جامعۀ جهانی خواست مبارزه با تروریسم را در افغانستان جدی بگیرند
روسیه آماده است که از مذاکرات صلح در مسکو میزبانی کند
وزارت خارجه روسیه حمله در کابل را محکوم کرد
پوتین: حضور امریکایی‌ها در افغانستان به ثبات در این کشور کمک می‌کند
"فرصت پیش آمده در راستای تامین صلح در افغانستان نباید از دست برود"
پرشدن موزیم دولتی هنرهای شرق با آثار بی‌نظیر افغانستان
آماده‌گی کابل برای مقاومت در صورت شکست مذاکرات
کمک روسیه برای مبارزه با کرونا با افغانستان
رقابت جهانی در افغانستان؛ باعث از دست رفتن همکاری‌های منطقه‌ای نشده است
گرم‌شدن کرۀ زمین، سردشدن روابط کابل - دوشنبه
غایبان بزرگ نشست تاریخی بین‌الافغانی
آسیایی مرکزی حلقه ای برای نجات پروسه صلح افغانستان
  تاريخ/
عملیات " تاج بیک "
/25.12.2008
عملیات " تاج بیک "
رزاق مأمون
معلومات مختصر در مورد نویسنده: رزاق مأمون – روزنامه نگار و تحلیلگر مسایل سیاسی و تاریخی.

نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع سایت "فارسی.ور" باشد.

( نيم نگاهي برسرنوشت حفيظ الله امين).
از يورش آشكار ارتش اتحاد شوروي سابق به افغانستان سي سال سپري شده است. حفيظ الله امين منشي عمومي حزب دموكراتيك خلق ورئيس شوراي دولت تقريبا دو ساعت بعد از اشغال قصر تاج بيگ در بيست كيلومتري غرب كابل به وسيله نيروهاي مهاجم كشته شد. حفيظ الله امين درآن زمان پنجاه سال عمر داشت و اكنون كه ازآن زمان سي سال سپري شده است، اين مقاله، با هشتاد سالگي وي نيز مصادف است.

امين از جمله شخصيت هايي است كه به طور مستقيم از سوي خارجي ها به قتل رسيد. درباره امين نوشته هاي زيادي ازسر داوري هاي احساساتي، انجام گرفته است. اما امين هيچ گاه براي دست نشانده شدن به شيوه اي كه امروز معمول شده است، استعداد نداشت. درعوض، سريع الاشتعال، شكاك و تا اندازه زيادي عصبي مزاج بود و خاصيت تكروي و حفظ ابتكار در وي رشد كرده بود. او به جاي آن كه درقالب يك رهبر متفكر حزبي و تابع مصلحت و گذشت هاي تلخ و شيرين جايگير شود، به يك فرمانده حاضر درصحنه هاي مرگ وزندگي بيشتر شباهت داشت. تصادفي نبود كه دربيانيه هاي خويش پيوسته به مخالفين ( گروه هاي مجاهدين) خطاب مي كردكه: دا گز دا ميدان!

روايت ها واسناد موجود نشان مي دهد كه وي هرچند به طور متناوب و تماس هاي سري با سفير اتحاد شوروي، طرفدار گسيل نيروهاي شوروي به افغانستان بود، درموقف خويش به حيث يك كركتر بي قرار، تصميم گير، مغرور و سنتي، تا پايان عمر وفادار ماند. امين چانس ها براي اعتلاي موقعيت سياسي خويش را زماني آسيب پذير كرد كه نورمحمد تره كي رهبرحزب را بعد از يك سري تعاملات خرد و كوچك حزبي، خيلي ساده و به دور از تدبير و مماشات حزبي و عرفي  دركوتي باغچه ارگ خفه كرد و اين گناه جبران ناپذيري بود كه تا امروز، به غير از چند ناكرده كار احساساتي، هيچ كس ( حتي نزديك ترين هواداران وي) از آن حمايت نكرده است.

بنا به اسنادي كه از قلم نظاميان دست اول شوروي سابق منتشر شده،‌ امين درزماني كه تره كي زنده بود، خواهان اعزام سه غند ويژه شوروي به كابل شده بود و در تماس هاي بعدي، تاكيدكرده بود كه دست كم يك غند خاص براي حفاظت شخص خودش به كابل گسيل گردد. او به اين عقيده بود كه حضور نظاميان شوروي، روحيه ارتش وحزب را بلند مي برد. امين بدون شك، استقرار اين قوت ها را به شرط استحكام موقعيت خودش به عنوان رهبر سياسي افغانستان با شوروي ها مطرح كرده بود؛ نه براي آن كه اين نيروها براي نابودي حاكميت سياسي كشور و شخص وي به كار گرفته شوند. حال همه به اين نكته متفق القول اند كه امين با آن همه ظرافت فكري كه داشت، به طور مضحكي از سوي متحدان شوروي خويش غافلگير شد. اين غافلگيري، با توجه به نزديكي فكري امين با نظام بر سراقتدار شوروي و سابقه رابطه نزديك با حلقات مختلف امنيتي و استخباراتي شوروي در افغانستان، ‌تا ميزان زيادي طبيعي بود.

 دومين اشتباه امين، نوعي خشونت و بدرفتاري در برابر پوزانوف سفير شوروي و تقاضاي اخراج وي از افغانستان بود. او فكر مي كرد كه پوزانوف درتباني با تره كي وهوادارانش قصد داشتند كه قبل از بازگشت تره كي از سفر هاوانا- مسكو، وي را كه در واقع « قوماندان انقلاب كبير ثور» لقب يافته بود، به قتل برسانند.  همزمان با اين رويداد ها، با توجه به شاخ به شاخ شدن اقطاب بزرگ جهاني در گره گاه افغانستان، لشكركشي شوروي به افغانستان، دير يا زود، در دستوركار برخي از اعضاي بيروي سياسي حزب كمونيست شوروي و شخص لئونيدايليچ بريژنف قرار داشت. بوريس گروموف فرمانده لشكر شماره چهل شوروي درافغانستان بعدا درين باره نوشت:

«روشن نبود كه كليه حوادثي كه درآن زمان درآن جا ( افغانستان) ‌به پخته گي رسيده بودند،‌ به چه مي انجاميدند.»

 اين گفتار نشان مي دهد كه جنگ سرد ميان امريكا وشوروي به يك مرحله التهابي مبدل شده بود و گويا شوروي براي پر كردن خلاي مهلك رو به افزايش درسرحدات جنوبي خويش، كم كم آماده مي شدكه قبل از دخول پيشقراولان پاكستاني و امريكا در افغانستان، ابتكار عملياتي را از آن خود كند. درهرحال، در سطح داخلي، حادثه قتل تره كي و اخراج پوزانوف و تلاش براي برقراري تماس با مقامات پاكستان از سوي امين، روند تهاجم را تسريع كرد. مقارن حوادثي كه تب تمرد امين (حتي درسطح ابتدايي) دربرابر دساتير تغيير ناپذير مسكو بالا مي رفت، تماس هاي وي با مقامات پاكستان بيشتر شده بود. او بعد از يك دوره شعار هاي آشتي ناپذيري با پاكستان، كم كم به اين نتيجه رسيده بود كه پاكستان « دروازه تماس » با امريكا است. او حتي به برخي اعضاي دفتر سياسي حزب گفت: « دوستان شوروي سياست مستقلانه ما را نمي پذيرند.».

بدين ترتيب، دقيقا نتيجه گرفته بودكه رهبران كرملين، او را به خاطر كشتن متحد نزديك شان ( تره كي) نخواهند بخشيد. افزون برآن، براي وي پوشيده نبود كه تلاش هاي وي براي نزديكي با پاكستان وامريكا، ازچشم هزاران جاسوس شوروي درافغانستان و دستگاه هاي حكومتي پنهان نمانده است. اين شروع يك ترس پنهان ودردناك از اتحاد شوروي بود كه روز تا روز، حضورنظامي، مشاوران، كارشناسان جنگي و عملياتي خود را درافغانستان ( گاه با اجازه و گاه بدون اجازه امين) دردستگاه اجرايي حكومت گسترش مي دادند. امين ( درحد توجيه خودش) به درستي تشخيص داده بود كه اگر به زودي، راه خروج به سوي يك متحد بزرگ ديگر كه بتواند «سياست متوازن» او را تضمين كند،‌ پيدا نشود،‌ رژيم درمعرض سقوط حتمي قرار خواهد گرفت. البته همه اين تعاملات پنهان، درغياب هزاران عضو حزب جريان داشت كه سال هاي متوالي از لحاظ ايديولوژي، به طور كامل به اتحاد شوروي وابسته و خوش بين بودند و قناعت دادن آنان نيز زمان بر بود و درشرايط اضطراري آن زمان قابل تعميل نبود.

 از سوي ديگر، چهارتن از طرفداران تره كي از قبيل سيدمحمدگلابزوي، اسلم وطنجار، اسدالله سروري و مزدوريار كه بعد از بركناري تره كي به سفارت شوروي پناه برده و با جناح پرچم تحت رهبري ببرك كارمل دست اتحاد داده بودند،‌ اسباب نگراني و عذاب امين را فراهم آورده بودند. با شروع حكومت صد روزه امين، تصميم گرفته شد تا مركزقدرت از ارگ رياست جمهوري به قصر منزوي تاج بيگ در عقب كاخ دارالامان منتقل شود. اين عمليه هرچند نتيجه يك تلاش رواني نسبتا طولاني مدت شوروي ها بالاي امين بود، اما عملي كردن اين طرح يكي ديگر از اشتباهات امين بود. حوادث بعدي نشان داد كه امين چه گونه در حاشيه پايتخت، دريك شعاع نيم دايره  اي اراضي بدون موانع، به آساني از سوي نيروهاي ويژه شوروي مورد حمله قرار گرفت و صرفا نيروهاي گارد در يك جنگ نابرابر، به دفاع از وي ايستادند اما تقريبا تا آخرين نفر كشته شدند.

بنا به نوشته نظيف الله نهضت دركتاب «آشوب بيگانگان» ، سفير جديد شوروي فكرت تابييف احمد جانوويچ با استناد به منابع اطلاعاتي شوروي درپاكستان به امين هشدار داده بود كه « نيروهاي كوماندويي پاكستاني و امريكايي همراه باگروه هاي  "اخواني" افغان به تاريخ 12 جدي به خاك افغانستان حمله مي كنند. به باور سفیر شوروی، اين حمله مي توانست صرف به كمك نيروهاي مسلح اتحاد شوروي دفع شود. نهضت در کتاب خود مینویسد، که سفیر شوروی به امین مشوره داده بود، كه از دولت شوروي رسما تقاضا كند تا نيروهاي شوروي به افغانستان اعزام شوند. اما امين اين درخواست را رد كرده و به جاي آن، از تحويل دهي تانك ها و تسليحات پيش رفته به افغانستان سخن رانده بود. دو روز بعد سفير مذكور با امين ملاقات كرده و گفته بود:

دولت شوروي درمورد صدور اسلحه و تانك هاي مدرن به افغانستان موافقه نموده است ولي اين تانك ها توسط طيارات ترانسپورتي از راه هوا به افغانستان انتقال داده خواهند شد تا زود تربراي دفاع آماده شوند. با اين حال وضع به گونه اي بود كه امين درمجموع قدرت تصميم گيري خود را از دست داده بود و پرواز طيارات غول پيكر به سوي افغانستان آغاز شده و يك پل هوايي ميان شوروي و افغانستان بسته شده بود. خط پرواز طيارات بزرگ درآسمان كابل و چند شهر ديگر از جمله مزارشريف به ساده گي قابل رويت بود.

به قول دگر جنرال محمد نذير كبيرسراج ، درين آوان، عبدالله امين اختيار دار كل ولايات شمال اطلاع داد كه شوروي ها بالاي درياي آمو پل هاي پانتوني به كار انداخته و قطعات موتر دار و زرهدار را از  بالاي آن عبور داده و به سوي كابل درحركت اند. امين درجواب مي گويد، که اين قوا به موجب يك موافقت نامه كمكي كه ميان دوکشورامضاء رسيده است،‌ به طرف كابل وبگرام مي آيند و به حکومت تجهيزات مي رسانند.

اين درحالي بود كه مدتي پيش از آن،‌ حفيظ الله دريك سخنراني سه ساعته درتلويزيون دولتي گفته بود: "دوستي شوروي بايد درقلب هر افغان جا داشته باشد. هركه با شوروي نيست،‌خاين به وطن است.".

تهاجم به سوي قصر تاج بيگ

ارتش شوروي براي تسخير برق آساي قصر تاج بيگ به كمك هزاران كارشناس و مشاور شوروي دردستگاه امنيت و ارتش افغانستان، از قبل به طور دقيق وبدون مانع، برنامه ريزي كرده بود. فدورينكو مامور كاجي بي سال ها بعد نوشت:

دو دو نفر روي مسير هاي از پيش تعيين شده، به شهر رفتيم و موقعيت ساختمان هاي اداري ونظم سپاهيان و اوضاع عمومي را مطالعه كرديم. مشاوران قبلا اطلاعات گران بهايي را در باره نظام نگهباني دروني كاخ در اختيار ما قرار داده بودند.

واحد خاص شماره 333 متشكل از سربازان مسلمان آسياي ميانه ( كندك خاص مسلمانان)  و دسته هاي مخصوص عملياتي موسوم به « رعد» و « زينت» كه ازسوي كا جي بي هدايت مي شدند،‌ برنامه يورش فيصله كن بر دستگاه قدرت امين را برعهده داشتند. 

قبل از شروع عمليات، اسدالله امين رئيس سازمان استخباراتي ( كام) ناگهان به عارضه مسموميت دچار شده و براي مداوا به مسكو منتقل شده بود. موازي با آن، مشاوران شوروي مؤظف درارتش، جنگ افزار هاي سنگين ارتش را تحت نام « معاينه تخنيكي» از كار انداخته بودند. امين نيزبه نوبه خويش، انجام چنين عملياتي را درخواب نمي ديد. به همين منظور، قطعات و جزوتام هاي زرهي، هوايي و پياده ارتش كه مانند گذشته ها دركابل مستقر بودند، براي مقابله با يك تهاجم مرگبار آماده نبودند. اساسا هيچ يك از افسران حزبي واعضاي غيرنظامي وابسته به نظام حاكم، گمان نمي كردند كه اتحاد شوروي – «دوست و متحد افغانستان انقلابي» – به چنان عملياتي دست بزند كه باعث سرنگوني نظام و قتل رئيس حكومت شود.

حوالي ظهر ششم جدي سال 1358 شمسي جلسه وزيران در تالار رياست دولت در قصر تاج بيگ برگزار شد. پيش از آن، به موعوئين اخبار شده بود كه درين جلسه حفيظ الله امين سخنراني مهمي ايراد خواهد كرد. در وضعيتي كه هزاران عضو حزب، ازوخامت اوضاع و عواقب ناشي از اعمال حاكميت پليسي از سوي حزب ودولت درهجده ماه پس از كودتاي ثور 1357 سرخورده ونگران بودند، استماع خبر سخنراني بسيار مهم رهبر حزب، انتظارداغي را پديد آورده بود. امين در موجي از شك واضطراب به اعضاي وزيران گفت: " با رفيق اندري گروميكو درتماس هستم كه چه گونه درمورد ارائه كمك هاي نظامي اتحاد شوروي به افغانستان براي كشور هاي جهان توضيحات بدهيم.".

در ادامه طلب استمداد از سوي افغانستان، امين قبلا در مورد واگذاري هشتاد فروند چرخبال سنگين همراه با كاركنان نظامي شوروي به افغانستان نيز، درخواستي را به مقامات نظامي شوروي مطرح كرده بود كه پرواز صدها هواپيما هاي سنگين به افغانستان را توجيه مي كرد.

هشت ساعت قبل از حمله به قصر تاج بيگ، حضار بعد از صرف سوپ و غذا، براي نوشيدن چاي، به سوي تالار بزر گي رفتند. اما به زودي صحنه غيرعادي پيش آمد وحفيظ الله امين با تني چند از وزيران بي هوش شدند. يعقوب لوي درستيز نيز به سختي مسموم شده بود. اقبال وزيري رئيس سياسي ارتش به داخل تالار برگشت و خطاب به مهمانان گفت: " امين صاحب امروز سخنراني نخواهد كرد!" .

دكتر ولايت خان قوماندان شفاخانه نظامي چهارصد بستر به سرعت دست به كار شده و تداوي امين مشغول شدند. وي از دكتر طوطا خيل سرطبيب شفاخانه خواست تا معده امين شسته شود.

بدون معطلي، سوپ و شربت انار را كه براي حضار توزيع شده بود، درآزمايشگاه شفاخانه مورد مطالعه قرار دادند. نتيجه آزمايش روشن ساخت كه حجم داروي خواب آور در شربت انار بسيار زياد بوده است. اما روايتي است كه آشپز قصريكي از اتباع آسياي ميانه شوروی  بودكه مواد سمي را به داخل ظرف سوپ مهمانان ريخته بود.

درين اثنا دكتر طوطا خيل با سرعت به سراغ الكسييف سرطبيب دكتران نظامي شوروي به مكروريان شتافت. دكتركورنيچكوف نيز آنان را همرايي مي كرد. حفيظ الله امين به حالت بدي روي بستر افتاده بود.الاشه ها و زنخ امين فروافتاده، چشم هايش تهي از روشنايي شده و بيني اش كبود شده بود. الكسيف وكوزنيچكوف، امين را شتاب زده به داخل وان حمام هدايت كردند. كوزنيچكوف بند دست امين را دردست گرفت وگفت: "هنوز نبضش مي زند!".

بعداز انجام معاينه طبي، امين را دوباره روي بستر آوردند وبه هر دو دست هايش سيروم زدند. امين لحظاتي قبل به دكتران گفته بود ازين كه مسموميت به مغزش سرايت كند، بيمناك شده است. وي اضافه كرده بود: "حالا فهميدم كه دسايس زيادي دراطراف ما جريان دارد!".

به اساس اعتراف جنرالان شوروي، قرار بود حمله واحدهاي كوماندويي شوروي به ساعت ده شب به سوي تاج بيگ يورش ببرند؛ اما اطلاع رسيدكه امين دو باره به هوش آمده و به وسيله دكتران معالجه شده است. پس فرماندهي واحد هاي خاص دستور حمله بر كاخ را به ساعت هفت ونيم شام صادر كرد. دگروال بويارينف فرماندهي عمليات را دردست داشت. درين حال صداي مدهش تيراندازي از نزديك به گوش رسيد. دكتركوزنيچگوف از ديگران سوال كرد:

تيراندازي براي چيست؟
امين به سوي يكي ازنزديكانش نگاه كرد وگفت:
به مشاوران اطلاع بدهيد... آن ها كمك خواهند كرد!
فرد حاضر بر بالين امين آهسته گفت:
شوروي ها تيراندازي مي كنند!
امين گفت:
فهميدم... درست است!

غرش اسلحه اوج گرفت ويك بار مشاهده كردند كه كوزنيچكوف نقش زمين شده است. امين با حالتي وحشت زده از بستر برخاست و درحالي شورت سفيدي به تن داشت وخريطه هاي سيروم را مانند دونارنجك درچنگال هايش گرفته بود از اتاق بيرون شد. لوي درستيز به سوي مركز قومانده شتافت اما تلفن از كار افتاده بود. آن ها نمي دانستند كه دستگاه مخابرات كابل ( واقع درچهارراهي پشتونستان) با پرتاب دو نارنجك قوي به چاه كيبل ساختمان مخابرات از سوي يك گروه دوازده نفري كاجي بي، منفجر شده بود. درين گيرودار، ببرك كارمل رهبر شاخه پرچم ودشمن اصلي حفيظ الله امين درحفاظت واحد هاي كوماندويي شوروي در پايگاه بگرام به سر مي برد و منتظر نتايج نهايي بود. دسته قراولان قصر تا آخرين نفر كشته شده و نخستين گروه 52 نفري واحد ويژه به سوي قصر نزديك مي شدند. منزل سوم قصر از چندين جناح بر اثر ضربات توپچي فروريخته وهمه به منزل دوم پناه برده بودند. در اوج مقاومت واحد هاي حفاظت ازقصر، دگروال بويارينف نيز كشته شد. بدين ترتيب، كوزنيچكوف وبويارينف، درواقع نخستين قربانيان عمليات بركاخ تاج بيگ بودند. درجريان درگيري ميان واحدهاي مهاجم و مدافعان كاخ درمنزل سوم، علاوه برعبدالرحمن پسرارشد امين، غلام حضرت قوماندان قرارگاه قصر تاج بيگ نيزكشته شد.

خانم حفيظ الله امين مي گويد، دختران امين زخمي شدند. به گفته وی، بعد از پايان عمليات  اسدالله سروري، عبدالوكيل ( بعد ها وزيرخارجه و ماليه) وسيدمحمد گلابزوي درمعيت شوروي ها آمدند و به تقتيش قصر پرداختند. خانم دكتر شاه ولي نزديك ترين دوست امين نيز با ضرب گلوله مهاجمان كشته شد. افسران مهاجم به زودي درمنزل دوم ظاهر شدندو به شكل دائره اي به شليك ادامه دادند كه درين جريان،‌ امين با حالت بيمار، از پا در افتاد. گروهي ازمهاجمان بالاي اجساد حاضر شدند. آنان چراغ هاي دستي بزرگي در دست داشتند و‌يكي ازآنان عكس امين را دردست داشت و بالاي اجساد گشت مي زد تا از كشتن امين مطمئن شوند. جنرال پاپوتين معاون وزير داخله شوروي كه مأمور بازداشت زنده حفيظ الله امين بود، دروظيفه اش ناكام ماند و بلافاصله بعد از بازگشت به ماسكو خود كشي كرد.
فارسی.رو
(1)نطرشما در اين مورد
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
صفحه اول
اخبار
روسيه و افغانستان
افغانها مقيم روسيه
معرفی چهره ها
آسيای مرکزی
از منابع روسي
مصاحبه
عکس ها
Google

RSS

matlab@farsi.ru








© 2003-2019 نشريهء آزاد افغانی
كليه حقوق اين سايت متعلق به «افغانستان.رو» ميباشد
نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع اداره سايت باشد
استفاده از مطالب سايت با ذکر ماخذ آزاد است.
--2.1--