|
مصاحبه/ |
پژوهشگر سیاسی: کرونا تمام محاسبهها دربارۀ افغانستان را تغییر میدهد
/8.5.2020
دو ماه از امضای توافقنامۀ تاریخی طالبان و امریکا در 29 فبروری در دوحه میگذرد. اکنون هر دوجانب یکدیگر را به نقض مفاد توافقنامه متهم میکنند. امریکا هشدار داده که اگر طالبان حملاتشان را کاهش ندهند، عملیاتها را از سر میگیرند. طالبان هم فهرستی از تخطیهای امریکا را بیرون دادهاند. فکر نمیکنید که توافقنامه در خطر لغو قرار دارد؟
دو طرف متعهد بودند که یکی پی دیگر قدمهایی را برای اجرای توافقنامه میبردارند. اما در آن زمان، دنیا متأثر از ویروس COID 19 نبود و دو طرف نیت جدی داشتند که به نتیجه برسند. طالبان چندان از ویروس کرونا متأثر نشدند و میخواهند قدمهایی را بردارند، اما کرونا امریکا را با چالش جدی روبرو ساخته است. امریکا بیشتر از هر کشوری از کرونا متأثر شده و اقتصادشان به بحران کشیده و اگر تا دو ساه ماه به ویروس راه حل پیدا نشود، امریکاییها در سطح داخلی و جهانی با مشکلات گستردهیی روبرو خواهند شد. اگر بحث کرونا نبود، میتوانستیم داوری کنیم که امریکا در پی فریب طالبان و یا گرفتن امتیازات به هزینۀ کمتر است. امریکاییها معتقد هستند که طالبان باید بحران کرونا را درک کنند و منتظر بمانند تا دنیا از کرونا نجات بیابد. اگر طالبان بحران را درک کنند و طبق توافق نامه خشونتها را پایین نگه دارند، توافقنامه به نتیجه میرسد. اگر طالبان فکر کنند که فریب داده شدند و حملات را تشدید کنند، مطمین هستم که پروسه برهم میخورد. اگر امریکا از کرونا بیرون شوند، در آن صورت دیر خواهد بود که صلح به نتیجه برسد.
فکر میکنید که توافقنامه لغو شود؟
امریکا فعلاً با بحران تمامعیار روبروست. آنها فرصت دنبالکردن قضیه افغانستان را ندارند. تنها مشکل صلح و جنگ نیست، بحران سیاسی در کابل وجود دارد، اما کاری نمیتوانند. از طرف طالبان هم مشوق جدی برای لغو موافقتنامه وجود ندارد. هرچند در عمل دو طرف با اقداماتیکه روی دست گرفتهاند، احتمالاً توافقنامه را بهشکل غیرفیزیکی لغو کنند. شاید توافقنامه رسماً لغو نشود، اما وقتی دو طرف به جنگ برگردند، توافق نامه عملاً ملغا میشود.
پس از انتخابات افغانستان و شرکت نمایندگان امریکا در مراسم تحلیف اشرفغنی، بسیاری از ناظران گفتند که صلحی در کار نیست و احتمالا حکومت کنونی افغانستان پنج سال دوام یابد. باور شما در این زمینه چیست؟
این روایت را دولت مطرح میکند. اما من مطمین هستم که امریکاییها در پی یک راه حل بودند. آنها همین فعلاً در پی خروج نیروهایشان هستند. چون نگران هستند که با شیوع بیماری در افغانستان عساکر امریکایی هم مبتلا شوند و قربانی گردند. تمام بحثها در دنیا روی شرایط اضطراری کرونا میچرخد. اما تمام استراتژی اشرفغنی این است که پروسۀ صلح را برهم بزند و 5 سال در قدرت بماند. این کار به نظرشان منطقی به نظر میرسد، اما به منفعت منطقه و افغانستان نیست. شانس این هم وجود دارد که قدرت غنی 5 سال ادامه یابد. بحران جاری در جهان تا اندازهیی به نفع تیم برسر قدرت در کابل تمام شد. اگر دو طرف منازعۀ سیاسی در کابل کنار بیایند و امریکاییها شش ماه دیگر درگیر کرونا باشند، در آن صورت انتخابات ریاستجمهوری امریکا برگزار میشود و بسیار بعید خواهد بود که ترامپ باردیگر در قدرت بماند. اگر ترامپ از قدرت کنار رفت، تمام پالیسیهای امریکا هم تغییر میکند. قضایای بعدی وابسته به دیدگاه رییسجمهور بعدی امریکا در قبال کشورهای جنوب آسیا خواهد بود. رییسجمهور بعدی امریکا هم بهزودی روی قضیه افغانستان تصمیم نخواهد گرفت. بنابراین، حکومت کنونی کابل به آرزویشان که پنج سال در قدرت ماندن است، میرسند.
وزارت خارجۀ روسیه، امریکا را متهم کرد که برخلاف تعهد قبلیشان به روسیه، پاکستان، چین و ایران، پیروزی غنی را در انتخابات به رسمیت شناختند. چنین اظهارنظری نشاندهندۀ چیست؟
این جز بازی دیپلوماتیک روسیه و امریکا است. تیم امنیتی غنی به امریکاییها مراجعه کردند که اگر شما در مراسم تحلیف شرکت کنید، ما زندانیان را آزاد میکنیم. صلح برای امریکاییها بسیار مهم بود، به همین دلیل خلیلزاد به حیث مجری پروسۀ صلح در مراسم تحلیف شرکت کرد، اما وزارت خارجۀ امریکا تاهنوز اشرفغنی را به رسمیت نشناخته است. هیچ مقام بلندپایۀ امریکایی در مراسم تحلیف اشرفغنی شرکت نکرد.
رییسجمهور ترامپ به تازگی از مشاورینش خواست که نیروهایشان را از افغانستان بیرون کنند. اما هنوز این دیدگاه در کابل غالب است که امریکا، افغانستان را به طور کامل ترک نمیکند. شما با توجه به اینکه قضایای واشنگتن را از نزدیک دنبال میکند، در این زمینه چه فکر میکنید؟
این سؤال ابعاد وسیع دارد. سیاستها در دنیا روزمره گرفته نمیشود. رؤسای جمهور به خاطر منافع سیاسی و داخلیشان حرکات نظامی را در سطح دنیا تغییر نمیدهند. برای امریکا بحران کرونا جدیتر از آن است که ما در افغانستان فکر میکنیم. بحران صحی تصامیم نظامی در سطح دنیا را متأثر میسازد. بنابراین، محاسبه ما نباید مثل گذشته باشد. امریکاییها با وجود توافق با طالبان هنوز در پی یک راهحل برای نگهداشتن نیروهایشان بودند. اما در وضعیت فعلی، علاوه بر فشار طالبان و کشورهای منطقه، فشار شدید داخلی وجود دارد که مبادا سربازان به گونۀ دسته جمعی بمیرند. باتوجه به شرایط فعلی، چانس خروج نیروها بسیار بالاست.
بحران سیاسی، بحران امنیتی، بحران اقتصادی و خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان، چه تبعاتی خواهد داشت؟
واقعبینانه خواهد بود که تمام بحثها را در چارچوب «کرونا» پیگیری کنیم. چون محاسبات استراتژیستها، جنرالان نظامی و دولتها متأثر از پندیمیک است. در اوج بحران کرونا، دنیا فرصت و وقت پرداختن به مسایل افغانستان را ندارد. کشورهاییکه زودتر از بحران کرونا عبور کنند، زودتر درِ کابل را خواهند کوبید. اما اگر بحران یک سال ادامه پیدا کند، افغانستان یا به 1990 میلادی برخواهد گشت و یا هم وضعیتی شبیه به دوران شاه پس از جنگ جهانی خواهد داشت.
اگر لجاجت و شق جدی به خاطر قدرت در دولت، مخالفان سیاسی و طالبان، دوام پیدا کند، بحران تشدید میشود و کشور بیشتر از پیش چندپارچه خواهد شد. اگر سه طرف (حکومت، طالبان و اپوزیسیون سیاسی) به هوش آمدند و از سر تصادف «عقلشان گل کرد»، احتمالا وضعیت حفظ شود. متأسفانه افغانستان به طرف بحران کمبود موادغذایی، آب، مواد صحی و مواد اولیه میرود، اما بستر به گزینۀ جنگ کم میشود. این گزینه در صورتی محتمل است که تمام کشورها مصروف خود باشند. اما اگر کشورهای منطقه وقت یافتند که به افغانستان بپردازند، افغانستان به دامن منطقه سقوط میکند. منطقه میتواند بازی جیوپولتیک در افغانستان را ببرد و جای پای دیگران را پر کنند و نگذارند غرب دوباره برگردد. ضعیفترین کشورهای همسایه ما قادر هستند که میدان را به سود خودشان تغییر دهند. روسها جمع آسیای مرکزی، چینیها، هندیها، پاکستانیها، ایرانیها، ترکها و عربها هرکدام به تنهایی میتوانند اوضاع را به مسیر مشخص ببرند. اگر اوضاع به بحران برود، خریدن نیروی جنگ و سیاسیون بسیار ارزان میشود. تصامیم بزرگ را این کشورها با هزینۀ کم به نفع خود تغییر داده میتوانند.
براساس گزارشها، احتمالا اشرفغنی و عبدالله عبدالله کنار بیایند و در نتیجۀ آن داکتر عبدالله ریاست شورای مصالحه را بپذیرد و 50 درصد کابینه را به دست آورد. این توافق را چگونه میبینید؟
تقسیم قدرت یک راه خوب است. بحران سیاسی با درگیری و کشمکش ختم نمیشود. دو طرف ناچار هستند که کنار بیایند. اگر دولت میتوانست وزنههای سیاسی تیم عبدالله را به طرف خود بکشاند، وضعیت فرق میکرد. اما دو طرف رقبای سرسخت سیاسی همدیگر هستند. هر دو طرف میکوشند که در میدان سیاست همدیگر را شکست دهند. این رقابت در انتخابات تشدید شد. بنابراین، در صورت قرارگرفتن داکتر عبدالله در ریاست شورای مصالحه، اشرف غنی پروسه را برهم میزند. بی آنهم تیم اشرف غنی مخالف روند صلح بود، وقتی داکتر عبدالله در رأس روند صلح قرار بگیرد، بیشتر از پیش پروسه صلح به ناکامی کشانده خواهد شد. این سبب میشود که منافع کلان افغانستان و پروسۀ صلح که بسیار مهم است و احتمالاً به نتیجه هم برسد، به ناکامی و شکست بیانجامد. اگر ریاست اجراییه را به داکتر عبدالله میدادند، راه حل خوب بود و قضیه حل میشد. اگر داکتر عبداللله نتواند ریاست اجراییه را بگیرد، بهتر است که کنار برود و اجازه بدهد که همکارانش 50 درصد کابینه را بگیرند. اگر داکتر عبدالله در شورای مصالحه قرار بگیرد، دولت تلاش خواهد کرد که رقیب سیاسی خود را ناکام سازد. در این صورت به طالبان هم گزینهیی جز جنگ باقی نمیماند و داکتر عبدالله و تیمش هم مجبور به مخالفت و تخریب دولت خواهند شد و احتمالا وارد معامله با طالبان خواهند گردید.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|