|
مصاحبه/ |
صالح محمد سلجوقی: امریکا تلاش دارد که طالبان را همچنان در کنترل داشته باشد
/17.7.2019
اشاره: صالح محمد سلجوقی، دو دور از مردم هرات در مجلس افغانستان نمایندگی کرده است. او از چهرههای با سواد و با تجربۀ دور پانزدهم و شانزدهم مجلس بوده است. آقای سلجوقی در ترکیب هیأت افغانستان در نشست بینالافغانی قطر حضور داشته است. خبرنگار فارسی.رو با داکتر سلجوقی دربارۀ نشست قطر، گفتوگوهای امریکا و طالبان و همچنان شایعات دربارۀ تأخیر انتخابات گفتوگو کرده است.
سپاس جناب آقای سلجوقی. شما از چهرههایی بودید که در نشست قطر حضور داشتید. ارزیابی شما از نشست بینالافغانی قطر چیست؟
نخست اینکه جوانب درگیر و افغانها به این نتیجه رسیدهاند که جنگ راه حل نیست. برای عبور از بحران موجود و حل کشمکشها و تنشها، آغاز یک گفتمان بینالافغانی میتواند زمینۀ دستیابی به صلح پایدار را فراهم کند. نشست بینالافغانی دوحه، زمینه را فراهم ساخت تا از طریق گفتوگو به تفاهم مشترک برسیم و مذاکرات رسمی برای ختم جنگ آغاز شود. گفتوگوهای قطر توانست نکات مشترک جوانب را روشن سازد و بر اساس روشنشدن این نکات، اقدمات بعدی برای صلح در نظر گرفته شود.
رسیدن به دیدگاهها و افکار مشترک کار سادهیی نیست؛ اما گفتوگوها و تصادم روایتها دربارۀ قضایای افغانستان سبب شد تا بخش کلان تیم رهبری سیاسی طالبان بدانند که آنچه در افغانستان ادامه مییابد خشونت است و باید کاهش پیدا کند. مهمترین پیام این مجلس کاهش روحیۀ خشونت بود و اینکه طالبان بدانند که جنگ قطعاً راه حل نیست.
در قطر برای نخستینبار مقامات دولتی با طالبان روی یک میز گفتوگو کردند. دیدگاهها و مواضع کدام طرف را برجسته و قوی یافتید؟
اصل کنفرانس به گونهیی تدویر یافته بود که افراد نظریات شخصیشان را در مجلس ارایه کردند. نظریۀ رسمی دولت در مجلس ارایه نشد. اما تعدادی از چهرههای موجود در حکومت در مجلس شرکت داشتند که آنها دیدگاههای شان را به شکل مسوولانهتر و جدیتر در مجلس بیان کردند که نوعاً نمایندگی از حکومت میکرد.
دفاع از نظام جمهوری اسلامی افغانستان، دفاع از ارزشهای جدید، احترام به قانون اساسی، احترام به میثاقها و موازین بینالمللی و حقوق بشر، دغدعه و نگرانی همۀ هیأت بود. جانب طالبان در این زمینهها نظریات خود را داشتند. نمایندگان افغانستان در جلسۀ دوحه با آجندای مشخص و حکومتی شرکت نکرده بودند، ولی همۀ ما به گونهیی از نظام و دستآوردها دفاع کردیم.
تمام کنفرانس به دو جبهه تقسیم شده بود: یکی جبهۀ هیأتیکه از افغانستان دعوت شده بود. دوم جبهۀ تیم سیاسی طالبان. صحبتهای دو تیم در برابر یک دیگر بود. دو طرف یک دیگر را ملامت و سرزنش میکردند؛ اما بدون شک آنچه از جانب هیأت افغانستان ارایه شد، قویتر و مستندتر بود و شاهد برحق صحبتهای ما خون هزاران انسانی بود که روزانه در بازارها، مکاتب، مساجد، و شهرها فرو میریزد.
شما حتماً در سفرتان به دوحه با نمایندگان طالبان ملاقات نمودید. فکر میکنید که طالبان حاضر به ختم جنگ و صلح و آشتی شده باشند؟
اولین نکتۀ امیدبخش این بود که طالبان قناعت کردهاند که جنگ دیگر راه حل نیست. باید مذاکرات مستقیم میان دولت و تحریک طالبان آغاز شود. قناعت نمودن به این رویداد یک دستآورد بسیار مهم بود. طالبها چندین بار گفتند که به محض فراهمشدن گفتوگوها اولین صحبت ما دربارۀ آتش بس و مصالحه در افغانستان خواهد بود. شرایط طالبان، مشخصشدن جدول زمانی خروج نیروهای امریکایی است و سپس گفتوگوی مستقیم با دولت افغانستان. طالبان میگفتند که ما به صلح حتماً دست مییابیم. طالبان میگفتند که با خروج نیروهای خارجی، مشکلی میان ما و دولت افغانستان باقی نخواهد ماند. اما جانب ما تأکید داشتیم که هیچ بهانهیی مانع تدویر گفتوگوهای بینالافغانی و قطع خونریزی شده نمیتواند. نشست طالبان با امریکاییها نباید هیچ رابطهیی با خشونتها در افغانستان داشته باشد.
مذاکرات رسمی میان هیأت افغانستان و طالبان چه زمانی آغاز خواهد شد؟ آیا این مذاکرات به نتیجۀ مطلوب خواهد رسید؟
در قطع نامه 9 مادهیی نشست قطر تذکر داده شده است. در یکی از مواد قطعنامه بر ضرورت گفتوگو میان حکومت و طالبان تأکید شده است. اما تاریخ و روز مذاکرات مشخص نیست. اما به محض توافق طالبان و امریکاییها روی تعیین جدول زمانی خروج نیروهای خارجی، قطعاً مذاکرات رسمی آغاز میشود و آتش بس هم اعلام میگردد.
طالبان خروج قوای خارجی را عمدهترین برنامۀ شان عنوان میکنند. فکر میکنید که قوای خارجی واقعاً مصمم به خروج باشند؟
امریکاییها روی چهار مسأله با طالبان صحبت میکنند: خروج نیروهای خارجی از افغانستان و اینکه سرزمین افغانستان دیگر به خانۀ تروریزم تبدیل نشود و از خاک افغانستان امریکا تهدید نگردد؛ دوم آغاز مذاکرات مسقتیم میان طالبان و دولت افغانستان و آتش بس پایدار. این بخشها با هم دیگر پیوند دارد و به صورت پکیج گفتمانی با طالبان مطرح شده است. به قول آقای خلیل زاد، دو طرف به توافقات عمده در این زمینهها رسیدهاند. وقتی دربارۀ گفتوگوی افغانها توافق نشود، روی خروج نیز توافق نخواهد شد. وقتی روی سه مورد دیگر توافق صورت گیرد؛ امریکاییها آمادهگی نشان دادند که نیروهای خود را بر اساس یک تقسیم اوقات، مسوولانه خارج نمایند. امریکاییها از افغانستان خواهند رفت؛ مشروط به این که اطمینان پیدا کنند که در افغانستان امنیت برقرار میشود.
در اعلامیۀ نشست قطر و اعلامیههای پیشتر نشست مسکو، طالبان همواره بر ایجاد نظام اسلامی پافشاری میکنند. مراد طالبان از نظام اسلامی چیست؟ آیا آنان به دنبال احیای امارت اسلامی هستند؟
باید اعتراف کنیم که طالبان در طول نشست دوحه، همواره از آدرس امارت اسلامی صحبت میکردند و ما از آدرس جمهوری اسلامی افغانستان. بحث تقابل جمهوریت و امارت در کنفرانس مطرح بود. طالبها پافشاری داشتند که باید روی نظام اسلامی در افغانستان توافق کنیم. توافق روی نوع نظام اسلامی در افغانستان، یکی از پیشفرضهای تأمین صلح است. طالبها بیشتر به حاکمیت نظام اسلامی در افغانستان تأکید داشتند. اما جمهوری اسلامی نوعی از نظام اسلامی است. بدون شک در این زمینه به توافق دست پیدا نکردیم. طالبان تا آخر اصرار خواهند نمود تا بتوانند دیدگاههای ایدیولوژیک خود را در ساختار نظام افغانستان عملی سازند. نمایندگان افغانستان هم با درنظرداشت همۀ ارزشها، از نظام جمهوریت دفاع خواهند کرد و دیدگاههای طالبان را تعدیل خواهند ساخت.
به تازهگی نمایندگان کشورهای چین، روسیه، امریکا و پاکستان در پکن دیدار و گفتگو کردند. فکر میکنید که این کشورها بتوانند پاکستان را وادار سازند که بهگونۀ صادقانه مذاکرات صلح را یاری رساند و طالبان را به نظام سیاسی مدغم سازد؟
همۀ گفتمانهای منطقهیی به خاطر تضمین نمودن نتایج مذاکراتی است که میان طالبان و امریکا و همچنان میان طالبان و دولت افغانستان انجام میشود. تلاش برای کسب اعتماد منطقهیی به این دلیل است که با خروج نیروهای خارجی، افغانستان دیگر لانۀ تروریستان نشود و افغانستان جغرافیای تعرض به کشورهای همسایه نگردد. تلاش این است که در یک همکاری منطقهیی، از مشکلات احتمالی پس از خروج امریکا جلوگیری کنند. همۀ کشورها در افغانستان منافع دارند.
منطق طالبها از صلح ایجاد یک بازی سه گانه است: طالبان میخواهند با امریکا با یک روایت بازی کنند. گویا امریکاییها به آنها مشروعیت ملی و بینالمللی بدهند؛ زندانیان طالب آزاد شوند و اعضای طالبان از لیست سیاه حذف شوند و سپس به حیث یک حکومت بدیل مطرح شوند. برخی کشورها در اطراف افغانستان، از این برنامه استقبلال میکنند و شماری نگرانی عمیق دارند. امریکا میخواهد که با ایجاد هماهنگی دربارۀ تغییرات در افغانستان اعتماد جمعی را حاصل کند و همکاری کشورهای منطقه را در مقابله با تهدیدهای پس از خروج جمع بکند. با وجود نیروهای امریکایی در افغانستان، منافع برخی کشورها تهدید میشود. این نشستها به همین دلیل صورت میگیرد تا با خروج نیروهای خارجی بحران جدید در افغانستان شکل نگیرد.
قرارداد صلح امریکا و طالبان و حکومت افغانستان و طالبان، حاوی چه مسایل و موضوعاتی خواهد بود؟
طالبها با امریکاییها یک استراتژی سه لایه را تعقیب میکنند: در قدم اول میخواهند کسب مشروعیت بینالمللی و ملی نمایند. طالبان تلاش دارند که امریکا و کشورهای همسایه آنان را به حیث یک حکومت بدیل قبول کنند. بازی دوم آنها در میان سیاسیون و حکومت افغانستان است. آنان میکوشند که نوعی فروپاشی را میان حکومت و سیاسیون به وجود آورند و آنها را تا حدی به حاشیه براند تا به یک گروه کوچک در مذاکرات صلح تقلیل یابند. کشورهای منطقه را خشنود بسازند که نیروهای امریکایی خارج میشوند. اما به صورت بالقوه طالبان خود یک خطر منطقهیی هستند. نگاه طالبان به صلح از نگاه مردم و جمهوری اسلامی افغانستان متفاوت است. طالبان میکوشند که تعهد بدهند که روابطشان را با القاعده و دیگر گروههای تروریستی قطع نمودهاند و از جغرافیای افغانستان تعرضی به امریکا صورت نمیگیرد. امریکا هم تضمین میدهد که آنها را از کوه و دشت و صحرا و سنگر جمع کند و شامل نظام سیاسی سازد. امریکا و طالبان در مذاکرات شان دادوستد دارند. امریکا میخواهد که طالبان را بازهم در کنترل و اشراف خود داشته باشد. بهترین راه در کنترل داشتن آنها شریکسازی شان در قدرت سیاسی است. پس از توافق صلح، کمکها به نظامی که طالبان شراکت داشته باشند، ادامه خواهد یافت. آبادی و تطبیق پروژهها هم به شدت انجام خواهد شد.
در سوی دیگر، جمهوری اسلامی افغانستان تلاش دارد به مثابۀ قدرت کلانتر در افغانستان، طالبان را که جز یک ساختار نظامی هستند و فعالیت سیاسی نداشته اند، بخشی از نظام سازند. این گفتمان دو سویه نیازمند گفتمان طولانی مدت است. حکومت باید نمایندگان لایق، با تجربه و مسلط به اصول دیپلماسی را به این مذاکرات معرفی کند تا بتوانیم بیشترین سود را ببریم.
در روزهای اخیر تهدیدهای داعش بسیار بالا گرفته است. حتا استادان شماری از دانشگاه ها به داعش کار می کنند. فکر میکنید که داعش بتواند نتیجۀ صلح افغانستان را مخدوش سازد؟
داعش یک جریان ایدیولوژیک بسیار متعصب است. ساختار فکری داعش، بسیار متفاوت است و خواهان ایجاد خلافت اسلامی است. داعش تقلید مذاهب چهارگانه را منتفی میداند و خود صاحب یک مذهب جداگانه است. از آن جاییکه مردم افغانستان، مذهب حنفی و جعفری دارند، به هیچ صورت نمیتوانند جمع زیادی از جوانان را با خود داشته باشند. یعنی زمینه تسری افکار داعشیزم در میان مردم افغانستان بسیار محدود است. اما داعش به حیث یک گروه تروریستی بسیار ظالم و خونخوار، طوری که در عراق و شام رشد کرد، در افغانستان رشد نخواهد کرد. اما اینکه کشورهایی به خاطر برهم زدن امنیت افغانستان و منطقه از این گروه تروریستی استفاده کنند، بحثی جداگانه است. بسترهای اجتماعی برای نضج یافتن افکار داعشیزم فراهم نیست. اما تعدادی از افراد در حوزههای علمی و اکادمیک، شاید به نظریات و دیدگاههای داعشی تبلیغ کنند. جریانهای دیگری هم تلاش دارند که افکار و باروهایشان را در میان جوانان تبلیغ و ترزیق کنند. اما به صورت عام، براساس شرایط، وقتی از جنگ با طالبها فارغ شویم، دولت به حمایت منطقه و جهان در برابر چنین گروههایی موفق خواهد شد.
با تسریع مذاکرات صلح، شایعاتی دربارۀ تأخیر انتخابات به میان آمده است. فکر میکنید که انتخابات منتفی شده است؟
به نقل از خلیل زاد، برای کمک کنندگان انتخابات به خصوص امریکا، صلح اولویت برتر است. هرگاه گفتوگوهای صلح در افغانستان زود شروع شود، انتخابات بدون شک به تعویق خواهد افتاد. اما در صورتیکه طالبان آمادۀ صلح و آتش بس نشوند، به صلاح مردم افغانستان خواهد بود که به پای صندوقهای رأی بروند و برای ایجاد یک دولت قدرت مند تلاش کنند تا آدرسی شود در گفتوگوهای پس از انتخابات. به باور من، اکنون همۀ تلاشها متمرکز به صلح است، نه انتخابات.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|