|
از منابع روسي/ |
آیا کرزی عصبانی شده یا جنگ پیش روست؟
/9.2.2014
ارکادی دوبنوف در مقاله خود که از سوی آژانس خبری نوستی روسیه نشر شده است ، مینویسد:
رسانه های غربی با اتکا به منابعشان در رهبری افغانستان از شک و تردیدهای حامد کرزی سخن گفته اند. رییس جمهور افغانستان گویا معتقد است که «جانب امریکا در سازماندهی بیش از 10 عملیات تروریستی، از جمله حمله بر رستوران لبنانی در کابل» که 21 نفر، از جمله یک دیپلومات روس را به نام وادیم نظروف در آن میان، قربانی شد، دست داشته است.
بی پرده اگر سخن بگوییم، تصور این که کرزی چنین چیزی را بگوید، دور از امکان بود اما منابع دیپلوماتیک در کابل به نویسنده ی این مقاله درستی چنین اظهاراتی را توسط رییس جمهور افغانستان تایید کردند. آن چه برای کرزی به عنوان گواه سهم داشتن امریکایی ها در حمله های تروریستی است، همین است که «این حملات در سطح بسیار عالی سازماندهی شده اند». هرچند طالبان مسوولیت این حملات را بردوش گرفته اند و در نتیجه رییس جمهور فکر می کند این حملات بدون دخالت استخبارات خارجی ممکن نبودند.
چنین روایتی که در آن توطئه شناسی مهمتر از سند اثبات است، به صورت آشکاری به منظور توجیه شکست اداره های استخباراتی-امنیتی افغانستان است که در پاسبانی شده ترین گوشه ی شهر کابل حمله یی با این دقت اتفاق افتاده است. اما از آنجا که این اداره ها را امریکایی ها آموزش داده اند، در این رابطه، البته، می توان از امریکایی ها گلایه کرد...
بریتانیا اهانت شده است
اظهارات بی پرده و صریح و جنجال برانگیز رییس جمهور افغانستان به همین جا محدود نشد. پس از آن کرزی چند مصاحبه به رسانه های غربی در روزهای آخر داده است. او در مصاحبه یی با بی بی سی اعلان کرد که « ولایت هلمند هیچ مشکلی نداشت و همین طور باقی می ماند اگر پای سرباز بریتانیایی به آنجا نمی رسید». دبیر کل ناتو آندرس فوگ راسموسن با عتاب پس از شنیدن این سخنان گفت: «کشورهای عضو ناتو که زنده گی سربازان خود و منابع زیاد مالی را قربانی آینده افغانستان کرده اند، از رییس جمهور افغانستان انتظار سپاسگزاری داشتند».
مردم بریتانیا نه تنها از اظهارات کرزی در مصاحبه یی به سندی تایمز شگفتزده شده اند، که در آن گفته بود: «بهتر بود اصلاً عساکر بریتانیایی به افغانستان نمی آمدند» بلکه از این نیز خشمگین شدند که او طالبان را «برادران» خود خطاب کرده است. چنین واکنشی در دولت شاهی بریتانیا از آنجا ناشی می شود که 447 شهروند بریتانیایی در افغانستان کشته و بیش از دو هزار نفر در جریان عملیات «آزادی شکست ناپذیر» زخمی شدند و به برکت همین عملیات کرزی توانست سالیان متمادی بر اریکه ی قدرت تکیه زند. تعجب برانگیز نیست که تمام این سالها طالبان او را «عروسک امریکایی» خطاب می کردند.
اما حالا زمان آن رسیده است که کرزی متحدانی را در داخل کشور برای خود جستجو کند. او در پی تماس با طالبان است و از همکاری با امریکایی ها اجتناب می ورزد. او این کار را به صورت چالش برانگیزی به نمایش می گذارد و این امر این سؤظن را به وجود می آورد: نکند این بازی باشد. اگر بازی نباشد، پس تلاشی است تا آن چه را آرزو می کند به جای واقعیت جا بزند. قرار معلوم حامد کرزی از نوامبر سال گذشته تا کنون مذاکرات پنهانی را با طالبان به پیش می برد. این مطلب را ایمل فیضی، سخنگوی کرزی به نیویورک تایمز اظهار کرده است.
گفتنی است که طالبان این اظهارات را بی اساس دانسته اند.
اما این که کرزی از پاییز سال گذشته به صورت قاطعی «به رد صریح» امضای پیمان امنیتی با امریکا که بخشی از موافقتنامه ی استراتیژیک است، برای هیچ کسی جای شک و شبهه را باقی نمی گذارد. دبیر کل ناتو واکنش کوتاهی در این رابطه نشان داد: «کرزی با آتش بازی می کند.» راسموسن این اظهارات را در مصاحبه یی با بی بی سی گفت.
سازمان قرارداد دفاع گروهی برای خیزش موج آواره گان افغان آماده گی می گیرد
البته امریکایی ها و در کل اعضای ناتو عصبانی اند: تمام استراتیژی غرب در جهت افغانستان و کل منطقه، منجمله پاکستان روی میدان گذاشته شده است. آشکار است که بالاخره کابل موافقتنامه را با واشنگتن امضا خواهد کرد در غیر آن هیچ رژیمی در کابل، صرف نظراز این که چه کسی در انتخابات اپریل پیش رو برنده می شود، نمی تواند در کوتاه مدت هم در آنجا مستقر بماند.
خروج کامل قطعات ناتو از افغانستان در پایان سال جاری که در نتیجه ی امضا نشدن موافقتنامه ی امنیتی اجتناب ناپذیر خواهد شد، می تواند به فاجعه یی نه تنها در داخل این کشور بلکه در تمام آسیای مرکزی منجر شود. پیامدهای این فاجعه را در روسیه خیلی زود حس خواهند کرد. ساختارهای سازمان قرارداد دفاع جمعی برای خیزش احتمالی موجی از آواره گان افغانستان آماده گی می گیرند در صورتی که وضعیت در آن کشور از مدیریت خارج شود. ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه وعده داد که وضعیت افغانستان را با رهبران چند کشور در حاشیه ی مراسم افتتاح بازی های المپیک در سوچی مورد بحث قرار خواهد داد. (یادداشت افغانستان.رو: این مقاله قبل از آغاز بازی های المپیک نشر شده بود).
قابل ذکر است که مسکو دیگر به واشنگتن تذکر نمی دهد که پیش از خروج از افغانستان به شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش دهد که اختیارات سپرده شده به این کشور توسط سازمان ملل متحد در افغانستان در رابطه با اجرای عملیات ضدتروریستی چگونه عملی گردید. آشکار است که این عملیات به نتایج مطلوب نرسید و ازین هم آشکارتر است که روسیه منافع خود را در خروج کامل این نیروها از افغانستان در حال حاضر نمی بیند.
و اما کرزی در این میان؟
در مورد کرزی چیز خاصی نیست. او سیاستمدار عادی افغان است. در لحظه ی لازم وقتی زمین زیر پایش به لرزه در می آید، او در پی تکیه گاه مطمئنی برمی خیزد. بازی مستقلانه با طالبان ظاهر امر است. در واقعیت امر حامدکرزی بازی را با امریکایی ها ادامه می دهد و همزمان با این در پی جایگاهی برای خود در تاریخ کشورش است.
آن طور که دیپلومات های آگاه بر مسائل پشت پرده ی افغانستان می گویند، حامد کرزی تلاش دارد با واشنگتن چانه بزند و از امریکا بخواهد بر طالبان فشار بیاورد تا مذاکرات جدی را در مورد مصالحه با کابل آغاز کنند. اطرافیان کرزی معتقدند که امریکایی ها دلیل و اهرم فشار بر طالبان را در اختیار دارند. این اهرم فشار همانا اردوگاه های طالبان در پاکستان استند. اگر آنها نمی خواهند چنین فشاری را بر طالبان وارد کنند تنها به یک دلیل است و آن این که از حکومت مرکزی قوی در افغانستان که نماینده از اکثریت پشتون بنماید، در هراس استند. به نظر کرزی، در نتیجه امریکایی ها در پی آن استند که افغانستان به سمتی برود که در هر گوشه یی از آن سرداری به رهبری منطقه یی یا قومی برسد.
کرزی نگران موقعیت خود در تاریخ است
به هر صورت چنین اظهاراتی در مورد جیوپولیتیک افغانستان ممکن است روپوشی باشد برای اهداف واقعی کرزی که همانا به دست آوردن پشتیبانی غرب برای نامزد مورد نظر او در انتخابات ریاست جمهوری پیش روست. هنوز خود کرزی انتخاب روشنی ندارد. از یک سو برادر بزرگش قیوم کرزی و از سوی دیگر وزیر خارجه ی سابق زلمی رسول به عنوان نامزدهای مورد نظر او مطرحند.
اما این امکان هم وجود دارد که کرزی میدان را برای مبارزه ی خود مساعد می کند: او می تواند خودش برای انتخابات پیش رو کاندید شود. اما نه در این انتخابات که در انتخابات بعدی. زیرا قانون اساسی افغانستان اجازه نمی دهد یک شخص بیش از دو بار پیهم در کرسی ریاست جمهوری باشد. به همین دلیل ضرورت است تا انتخابات ریاست جمهوری بعدی، این کرسی در دست کسی باشد که کرزی بر او اعتماد دارد. این گزینه نیز در کابل مورد بحث و مداقه قرار دارد...
بالاخره موضوع دیگری هم هست که کرزی را وادار می کند به این بازی خطرناک روی بیاورد. با داغ کردن ماهرانه ی هیجان های مردم چه در داخل افغانستان و چه در بیرون از آن شهرت یک سیاستمدار قاطع و سازش ناپذیر را در برابر امریکایی ها برای خودش دست و پا می کند و به این ترتیب نمی خواهد به عنوان رهبری وارد تاریخ افغانستان شود که به خارجی ها، آنهم خارجی های مسلح اجازه داده است در افغانستان مستقر شوند. باید اعتراف کرد که چنین بازی ماهرانه به زحمتش می ارزد. در این میان، واضح است که برای این بازی ها چنان ویژه گی های شخصیتی نیازند که انسان عادی بنابر ضوابط اخلاقی از آنها پرهیز می کند اما باید اعتراف کرد که حامد کرزی ازین ویژه گی ها به صورت فراوانی برخوردار است.
دوستم به درد چه کسی می خورد؟
در این میان آغاز کارزار انتخاباتی در افغانستان که زنده گی آرامی را وعده نمی دهد، با خونریزی آغاز شد. در شهر هرات دو کارمند یکی از مهمترین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، یعنی داکتر عبدالله عبدالله، در این شهر کشته شدند. انتخابات ریاست جمهوری که 11 نامزد در آن شرکت خواهد کرد به تاریخ 5 اپریل تعیین شده است. از این میان فقط چهار نامزد به عنوان کسانی که به صورت جدی اقبال برنده شدن را دارند، در نظر گرفته می شوند. گذشته از داکتر عبدالله که قبلاً در حکومت مجاهدین در آغاز دهه 90 وزیر خارجه بود و مهمترین رقیب کرزی در انتخابات سال 2009بود، قیوم کرزی، زلمی رسول و همچنان اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه سابق در نخستین حکومت کرزی مطرح استند.
سه پشتون و یک داکتر عبدالله عبدالله که تاجک است. تصور می شود که او از طرف پدر پشتون است. اما این تصور که می توانست شانس به دست آوردن رای برخی از پشتون ها را بالاتر ببرد، به نظر می رسد که مطابق واقعیت نیست زیرا پس از مرگ پدر داکتر عبدالله که از پنجشیر بود، مادرش بار دوم ازدواج می کند و شوهر دوم او مرد پشتونی از ولایت قندهار است. این را در افغانستان همه می دانند.
به همین دلیل بسیاری از ناظران – و نه تنها ناظران- به صورت جدی نگرانند که در صورت پیروزی داکتر عبدالله در انتخابات پیش رو، ممکن است افغانستان وارد جنگ داخلی دیگری شود؛ جنگی از همان نوع که در نیمه ی اول دهه ی 90 درگرفت هنگامی که رییس جمهور کشور پروفیسور ربانی تاجک بود که چند سال پیش توسط تروریست ها کشته شد. گویا پشتون ها نمی گذارند که ریاست جمهوری کشور را کسی غیر از پشتون ها که تصور می شود اکثریت را در افغانستان دارند، داشته باشد. گویا افغانستان برای چنین امری به حد کافی به بلوغ نرسیده است.
اشرف غنی احمدزی که در حلقه ی اطرافیان کرزی تصور می شود حمایت امریکا را دارد، نظر به نظرسنجی ماه دسمبر بیش از داکتر عبدالله مورد حمایت مردم قرار دارد. اما این نظرسنجی که از طرف امریکا حمایت مالی می شد، ادامه نیافت چون در کابل چنین امری را انحصار ذهنیت عامه تلقی کردند.از سوی دیگر حتی اگر اشرف غنی احمدزی به عنوان تهدید واقعی برای نامزد مورد نظر ارگ تلقی شود، می توانند علیه او این مورد را استفاده کنند که زن او شهروند لبنان است و خودش تا ده سال پیش شهروندی امریکا را داشت و هنوز معلوم نیست این شهروندی اش را سلب کرده است یا نه.
در میان پشتون ها انتخاب معاون اول او نیز حساسیت برانگیز است. جنرال دوستم، فرمانده سابق مشهور که رهبری اقلیت های ازبک را به عهده دارد، از شهرت خوب چندانی در افغانستان برخوردار نیست.
در همین اواخر دوستم را در قزاقستان و ازبکستان دیده بودند و گفته می شود آنجا مسافرت شخصی داشته است. تصویر دوستم که آمیخته است با اتهام ارتکاب جنایت های جنگی و خیانت به متحدانش ازینجا هم معلوم می شود که مقامات رسمی آستانه و تاشکند به صورت رسمی حضور او را در پایتخت های شان تایید نکردند. تنها عکس هایی که جنرال دوستم از خود در آلماتا و آستانه در بلاگ خود گذاشته گویای سفر او به قزاقستان است. به نظر می رسد که ازبکستان به او اجازه عکس گرفتن هم نداده اند.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|