|
صفحه اول/ |
دگرگونی روابط جهانی و درونی طالبان
/6.3.2020
نویسنده: میرویس قادری
طالبان پس از امضای موافقتنامۀ صلح با امریکا، حملاتشان را بر نیروهای افغان از سر گرفتهاند. سخنگوی طالبان اعلام کرد: دوره "کاهش خشونتها" پایان یافته و عملیات نظامی آنها علیه نیروهای افغان از سرگرفته شده است. بر اساس توافقنامۀ صلح، این گروه به سربازان خارجی حملهای نخواهند کرد. اما تعهدی مبنی بر حمله به نیروهای افغان وجود ندارد.
حملات طالبان پس از یک هفته «کاهش خشونتها» صورت میگیرد. در هفتۀ کاهش خشونت، طالبان به تعهداتشان عمل کردند و به استثنای حملات محدود بر برخی پاسگاهها و اهداف دولت افغانستان، از حملات گسترده خودداری ورزیدند. همزمان با شروع مجدد حملات، طالبان حکومت افغانستان را متهم به برهم زدن پروسۀ صلح و تشدید حملات علیه مواضعشان کردهاند.
با وجود اصرار هیأت امریکایی مبنی برتمدید دورۀ کاهش خشونتها در کشور و شامل سازی نیروهای افغان در آن، طالبان هرگونه آتشبس با دولت افغانستان را رد کردهاند.
به دنبال اعلام آتشبس طالبان با نیروهای امریکایی و حمله به مواضع نیروهای افغان، طالبان با موجی از انتقادها روبرو شدهاند. طالبان معتقد هستند که افغانستان از سوی امریکاییها اشغال شده و بربنیاد دساتیر و آموزههای اسلام، «جهاد» در برابر نیروهای اشغالگر فرض است. آنها براساس همین اصل، از 18 سال بدینسو در برابر نیروهای خارجی و نیروهای افغان جنگیدهاند. اکنون که دو طرف توافق کردهاند نیروهای خارجی در ظرف چندماه از کشور بیرون میشوند، تداوم حملات انتحاری، انفجاری و گروهی بر اهداف دولتی و غیرنظامیان چه توجیهی دارد؟
طالبان دولت حاکم در کابل را «دستنشانده» و «مزدور» میداند و سرنگونی رژیم کابل را جزء اهداف مبارزاتی و نظامیشان قرار دادهاند. طالبان به چیزی کمتر از برداشتن رژیم مورد حمایت امریکا در کابل قایل نیستند. به نظر میرسد چنددستگی سیاسی در افغانستان، بیبرنامهگی رقبا و دشمنان پیشین طالبان و یکهتازی رییسجمهور غنی، این گروه را به دست یابی به هدفشان نزدیک ساخته است.
ناظران میگویند که پس از توافق امریکا و طالبان، تداوم جنگ طالبان هیچ توجیه دینی و اسلامی ندارد و جنگ قدرت تلقی میشود. به باور آنان، طالبان هنگامیکه هیچ نیروی خارجی در کشور حضور نداشتند، در برابر دولت اسلامی به رهبری برهانالدین ربانی ایستادند. درحالی که برهانالدین ربانی، از معدود رهبران تاریخ افغانستان بود که با افکار و اندیشههای اسلامی آراسته بود.
ظاهراً طالبان با زیرفشارگرفتن نیروهای امنیتی افغانستان، تلاش دارند که از موضع قدرت در میز مذاکرات صلح حاضر شوند. آنها تلاش دارند که پیش از شروع مذاکرات داخلی، 5000 هزار تن از افرادشان را از زندانها آزاد سازند و نامشان را از فهرست سیاه سازمان ملل بیرون کنند تا با خاطر آرام به چانهزنی با هیأت دولت افغانستان ادامه بدهند و اهداف دیگرشان را دنبال کنند. اما کابل متوجه این مسأله است. کابل تلاش دارد که رهایی زندانیان و بیرونشدن نام سران طالبان از فهرست سیاه، شامل آجندای مذاکرات بینالافغانی باشد. کابل میکوشد که در بدل رهایی زندانیان، تعهد طالبان را به آتش بس سراسری و دایمی، به دست آورد. طالبان میکوشند با کارت آتش بس، هرم قدرت را نشانه بروند.
با وجود مهارت هیأت مذاکرهکنندۀ طالبان، آنها با یک چالش بزرگ مواجه شدهاند. حمله به نیروهای افغان و خودداری از مواجهه با نیروهای خارجی، مشروعیت جنگ طالبان را زیر پرسش برده است. بخشی از نیروی جنگی طالبان به توافق صلح مشکوک است.
برخی از نیروی جنگی طالبان در مصاحبه با رسانهها، توافق صلح را معاملۀ پاکستان با ایالات متحده امریکا میدانند. آنها صلاحیت هیأت قطر را به نمایندگی از طالبان زیر سؤال قرار دادهاند. با وجود حضور ملاعبدالعنی برادر از چهرههای کلیدی طالبان در مذاکرات صلح، این مسأله نتوانسته قناعت سطوح میانی و نیروی جنگی طالبان را فراهم سازد. توافق صلح عمق نفوذ اسلامآباد و ایالات متحده امریکا را در رهبری طالبان به نمایش گذاشت. این مسأله مایۀ رنجرش صفوف طالبان شده است.
برخی نیروی جنگی طالبان گفتهاند که اعضای دفتر قطر با امریکا معامله کردهاند، درحالیکه آنها توانایی حضور در میدان جنگ را ندارند. آنان نمیتوانند از امارات اسلامی نمایندگی کنند. این اظهارات دوپارچگی و اختلاف در میان طالبان را به نمایش میگذارد.
مخالفت برخی کشورهای منطقه با روند صلح امریکا و طالبان، میتواند اختلافات را تقویت کند و از درون طالبان یک مقاومت جدید را شکل دهد. هرچند رهبری طالبان کوشیدهاند که از چنددستگی جلوگیری کنند، اما بازی اخیر آنان، مشروعیت فقهی و شرعی جنگ را زیر سوال قرار داده است.
در این حال، باورها براین است که اگر ایالات متحده امریکا بکوشد که با نادیدهگرفتن طرفهای دخیل در قضایای افغانستان، قدرت را یک دست به این گروه واگذار کند، امکان شکلگیری مقاومت جدید در منطقه با حمایت ایران، هند و برخی کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد. این کشورها از حامیان مقاومت برضد طالبان در دهۀ 90 بودند. احتمال میرود این سناریو به شکل دیگری تکرار شود. ظاهراً طالبان پس از معامله با امریکا حمایت کشورهای منطقه را نیز از دست خواهند داد. طالبان در دو سال اخیر توانسته بودند که روابط منطقهای شان را وسعت ببخشند. آنها با ایران، پاکستان، روسیه، چین، کشورهای حوزۀ خلیج، آسیای مرکزی و حتا برخی کشورهای اروپایی روابط نزدیک ایجاد کرده بودند.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|