|
صفحه اول/ |
ترور قاسم سلیمانی و بحران افغانستان
/4.1.2020
نویسنده: آنیتا احمدی
ترور قاسم سلیمانی، فرمانده برجستۀ سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران توسط بالگردهای امریکایی در بغداد، خاورمیانه را وارد فاز تازهیی از بحران و کشمکش ساخته است.
رهبران ایران، یک صدا از انتقام سخن گفتهاند. علی خامنهای، رهبر ایران در واکنش به کشتهشدن قاسم سلیمانی گفت که انتقام سختی از امریکا خواهد گرفت. ترامپ گفت که قاسم سلیمانی باید سالها قبل کشته میشد.
قاسم سلیمانی، به دلیل نقش بیبدیلش در نبردهای سوریه، عراق، یمن، فلسطین، شمال افریقا و افغانستان، به قدرتمندترین مرد خاورمیانه شهرت یافته بود. او در شکست داعش در خاورمیانه نقش تعیینکننده داشت. تمام شواهد گواه این است که فرمانده قدرتمند سپاه پاسداران سیاستهای نظامی- سیاسی ایران را در کشورهای منطقه به شمول افغانستان طرحریزی و پیاده میکرد.
همدردی نامنتظر رهبران افغانستان با ایران
اکثر رهبران افغانستان حملۀ امریکا به فرمانده سپاه پاسداران ایران را محکوم کرده و قاسم سلیمانی را «شهید» خواندهاند. حامد کرزی رییسجمهور اسبق، عبدالله عبدالله رییس اجرایی، حنیف اتمر نامزد ریاستجمهوری، محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، کریم خلیلی رییس شورای عالی صلح و صلاحالدین ربانی رییس جمعیت اسلامی با صراحت از ایران پشتیبانی کرده و علیه اقدام امریکا موضع گرفتهاند. با توجه به نقش اثرگذار و تعیینکنندۀ امریکا در معادلات سیاسی و انتخاباتی افغانستان، انتظار برده نمیشد که رهبران سیاسی این کشور با چنین صراحتی در برابر امریکا قرار گیرند.
اما ریاستجمهوری افغانستان موضع مبهم و چند پهلو داشت و ایران را همسایۀ برزگ، همزبان و همدین خوانده و امریکا را شریک استراتژیک و بنیادین افغانستان عنوان کرده و گفته که دو طرف از راه گفتوگو مشکلشان را حل کنند. در اعلامیۀ ریاستجمهوری نامی از قاسم سلیمانی و حملۀ امریکا بر فرودگاه عراق برده نشده است.
نگرانی افغانستان از احتمال جنگ
نبرد میان امریکا و ایران، منافع افغانستان را در معرض خطر و تهدید قرار میدهد. افغانستان در کنار کشورهای خاورمیانه، بیشترین آسیب را از کشمکشهای ایران و امریکا خواهد دید. هرگونه درگیری نظامی میان ایران و امریکا، پای افغانستان را به این منازعۀ خطرناک خواهد کشانید. امریکا در افغانستان پایگاهها و نیروی نظامی دارد. بزرگترین پایگاه نظامی امریکا (بگرام) در این کشور موقعیت دارد. امریکا در چندصد کیلومتری مرز ایران در جنوب غرب افغانستان هم پایگاه و حضور نظامی دارند. در صورت وقوع درگیری نظامی، تردیدی نیست که امریکا از این پایگاهها علیه ایران و یا اهداف دیگری استفاده خواهد کرد. ایران هم این پایگاهها را زیر نظر دارد.
بربنیاد توافقنامۀ امنیتی و استراتژیک میان کابل و واشنگتن، هرگونه استفادۀ نظامی و تسلیحاتی از خاک افغانستان علیه کشورهای همسایه و منطقه ممنوع است. اما واقعیت این است که امریکا در اوج بحران و درگیری، پروای توافقنامۀ امنیتی را نخواهد کرد و منتظر مجوز کابل نخواهد ماند. کابل این توانایی و ظرفیت را هم ندارند که جلوی استفاده از خاکش را علیه کشور همسایه بگیرد. رییسجمهور غنی در صحبت تلیفونی با وزیر خارجۀ امریکا گفته که نباید خاک افغانستان علیه کشور خارجی مورد استفاده قرار گیرد.
درگیری ایران و امریکا و روند صلح افغانستان
جدایی از تحولات اخیر، از دو سال بدینسو روابط کابل و تهران دچار تنش و سردی بوده است. پس از تسریع روند صلح، ایران روابط و مناسبات دیپلوماتیکش را با گروه طالبان بالا برد. رهبری طالبان به تکرار از جمهوری اسلامی دیدار کرده و با مقامات ارشد نظامی و سیاسی ایران ملاقات داشتهاند. ملا منصور رهبر پیشین گروه طالبان در بازگشت از مرز ایران در مناطق قبایلی پاکستان آماج حملۀ هوایی امریکا قرار گرفت و کشته شد. کابل از سیاست نزدیکی و ارتباط پنهانی ایران با طالبان ناخشنود است. برخی نظامیان افغان، ایران را بهحمایت تسلیحاتی و آموزشی از تحریک طالبان در مناطق جنوبغربی افغانستان به ویژه فراه، هلمند و هرات متهم کردهاند. اما ایران همواره گفته است که مناسباتش با افغانستان استوار بر اصل رابطه دولت با دولت است.
اکنون پس از حمله بر قاسم سلیمانی این سؤال مطرح است که آیا ایران قابلیت برهمزدن مذاکرات صلح و تهدید منافع امریکا را در افغانستان دارد؟
ایران از روند مذاکرات جاری صلح بدور نگه داشته شده است. طالبان رأیزنیها و تبادلنظرهایی با ایران داشتهاند. اما ایالات متحده امریکا تلاش کرده که ایران و گروههای همسویش از روند مذاکرات به دور نگه داشته شوند. ایران از روند مذاکرات راضی نیست. ایران به نیات امریکا در روند صلح مشکوک است. آنها مدعی هستند که امریکا در پی توطیۀ جدیدی در افغانستان است. اما ایران با وجود ارتباطاتیکه با طالبان دارد، از نفوذ چندانی بر این گروه برخوردار نیست. طالبان در برابر حملۀ امریکا به فرمانده سپاه پاسداران سکوت معنادار اختیار کردهاند. آنان ظاهراً متمایل هستند که مذاکرات صلح با امریکا به نتیجه برسد و در نتیجۀ آن نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند و دوباره به کابل برگردند و قدرت را به دست گیرند. در صورت پیروزی مذاکرات صلح، چنین سناریویی دور از امکان نیست.
اکنون، امریکا به خاطر نقض حاکمیت ملی عراق و کشتن فرمانده ارشد سپاه پاسداران، زیر فشار منطقهای و جهانی است و طالبان که سرگرم مذاکره با نمایندگان امریکا هستند، از این فرصت بیشترین سود را خواهند برد. پس از این، به دلیل بالارفتن تهدیدها علیه نیروها و تأسیسات امریکایی در افغانستان، فعالیت نظامیان و حتا دیپلوماتان امریکایی مقید و محدود خواهند شد. این مسأله میدان را برای فعالیت نظامی طالبان هموار میسازد. طالبان در میز مذاکرات نیز از شرایط پیش آمده سود خواهند برد. بنابراین، طالبان به اشارۀ ایران در روند صلح چالشآفرینی نخواهند کرد. اما برخی حلقات همسو با ایران در گروه طالبان احتمال موضع متفاوتی خواهند گرفت.
اما ایران از نفوذ چشمگیری در میان گروههای سیاسی افغان برخوردار است. برخی احزاب نیرومند سیاسی و رهبران قومی، مستقیم با سیاستهای ایران همسو هستند. آنان همسوییشان را با ایران پنهان نمیکنند. چنانچه در رویداد اخیر مستقیم علیه امریکا موضع گرفتند. این گروهها پوتانسیل به چالشکشیدن روند صلح افغانستان را دارند. بنابراین، درگیری احتمالی میان امریکا و ایران میتواند روند صلح را با چالش و تأخیر بیشتر مواجه سازد و سیاستها و منافع امریکا را در افغانستان به خطر مواجه گرداند.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|