|
مصاحبه/ |
وزیر پیشین تحصیلات عالی: فیصدی نتایج انتخابات 2019 معلوم است
/28.7.2019
اشاره: فریده مومند، وزیر تحصیلات عالی پیشین افغانستان و استاد دانشگاه طبی کابل است. او از زنان فعال و توانمند افغانستان محسوب میشود و در انتخابات پیشرو، به حیث معاون اول احمدولی مسعود، نامزد ریاستجمهوری وارد کاروزار انتخابات شده است.
با خانم مومند دربارۀ تجربۀ کارش در حکومت وحدت ملی، مشکلات دانشگاهها و نهادهای اکادمیک و همچنان برخی مسایل جاری کشور، به مصاحبه پرداختهایم.
شما چند سالی به حیث وزیر در وزارت تحصیلات عالی ایفای وظیفه کردید. تجربۀ کار را در حکومت وحدت ملی را چگونه میبینید؟
من مدت دوسال به حیث وزیر در تحصیلات عالی کار کردم. متأسفانه وقتی به وزارت تحصیلات عالی رفتم، مشکلات عدیدهیی را یافتم. چون خودم از استادان سابقهدار دانشگاه طبی کابل بودم و از مشکلاتیکه در دانشگاهها وجود داشت، آگاه بودم. کار در حکومت وحدت ملی، بسیار طاقتفرسا و مشکل بود. به خاطر اینکه انحصارطلبی و انحصارگری به حد آخر بود و مسوولان حکومت در همۀ امور مداخله میکردند. حتا در پروسۀ استخدام استادان و کارکنان اداری وزارت تحصیلات عالی، مشاوری را میفرستادند و امتحان میگرفتند و در نهایت آنها چهرۀ موفق را انتخاب میکردند. حمایت لازم از ما صورت نگرفت و بودجۀ لازم در وزارت وجود نداشت.
با همۀ چالشها، در دوسال توانستم ثابت کنم که اگر ارادۀ قوی وجود داشته باشد، آدم میتواند بر بسا مشکلات فایق آید و پیروز شود. چنانچه شما نمونههای آن را شاهد هستید. کانکور در افغانستان به یک معمای حل ناشدنی تبدیل شده بود. اکثریت جوانها پس از گرفتن نتایج کانکور سرخورده بودند. حتا برخیها دست به خودکشی میزدند. هیچ وقت نتیجۀ کانکور مورد رضایت جوانان نبود. به خاطر اینکه مافیای زر و زور و تزویر کار خودشان را میکرد. اما با ارادۀ قوی توانستیم که دست مافیا را از این پروسه کوتاه سازیم. اول توانستیم بانک سوالات را غنی بسازیم و سپس امتحان شفاف و سرتاسری کانکور را اساس بگذاریم که مورد قبول مردم و جوانان قرار گرفت. فقط یک خطر باقی مانده بود و آن اینکه برخی جوانان به جای یک دیگر امتحان میدادند. با آوردن سیستم بایمتریک این خطر را نیز در پروسه کانکور کاملاً از بین بردیم. اولین بار سیستم بایمتریک را پایهگذاری کردیم و موفقانه هم بود. اما بعدتر دیدید که سیستم بایمتریک در انتخابات پارلمانی، چه افتضاحی را به وجود آورد. انتخابات پارلمانی، مفتضحترین انتخابات در طول تاریخ افغانستان بوده است.
برخی وزرای سابق مدعی هستند که در جریان مأموریتشان از صلاحیت چندانی برخوردار نبودند. چون اکثریت تصمیمگیریها و پالیسیها در ارگ انجام میشد. در دورۀ مأموریت شما چگونه بود؟
دقیقا. این موضوع را تأیید میکنم. این مشکل را ما هم داشتیم. از طرف ارگ، در امور وزارت بسیار مداخله صورت میگرفت. برعلاوۀ مداخله، به نیازهای وزارت اصلاً توجه نمیشد. حمایت از ما صورت نمیگرفت. آنها در پی حمایت از افراد خاص بودند که برنامۀ شان را تطبیق کنند. اما من با فکر ملی وارد وزارت تحصیلات عالی شده بودم و برنامههای ملی را به شکل ملی تطبیق میکردم. این به مزاق بسیاریها خوش نمیخورد. به همین دلیل، در یک توطیه از جانب ارگ و بعدتر از جانب نمایندگان مزدبگیر ارگ در پارلمان، در یک استیضاح غیابی از وظیفه سبک دوش شدم. درحالیکه در همان زمان شماری از وزا به پارلمان رفتند و برنامههای شان را تشریح کردند؛ اما مورد قبول پارلمان قرار نگرفتند. اما تاهنوز هم در حکومت وحدت ملی منحیث وزیر باقی ماندهاند. این نشان میدهد که تمام مسایل در حکومت وحدت ملی تیمی بود و اگر از تیم نمیبودی، اصلاً مورد حمایت قرار نمیگرفتی.
به نظر میرسد در دورۀ حکومت وحدت ملی، نهادها و ادارههای دولتی نوعی فلج شده است. به باور شما، دلایل از کارافتیدن ادارههای دولتی چه بوده است؟
پیشتر اشاره کردم که حمایت لازم نیست؛ انحصارگری فوقالعاده در داخل ادارهها وجود دارد. افراد مسلکی را به کار نمیگذارند. از طرف دیگر، کرسیها را بر اساس سلیقههای سیاسی تقسیم کردند. شاید در بسا موارد افراد مسلکی، متعهد و مسلکی در ادارهها موجود نباشند. از جانب دیگر، جوانان بسیار بیتجربه را بدون اینکه کار اداری کرده باشند، به یک بارهگی در موقعیتهای مهم معرفی میکنند و آنها راهشان را گم میکنند. اینها دلایلی است که دست به دست هم داده و ادارهها را فلج ساخته است.
چند روز پیشتر نتایج کانکور اعلام شد که بر اساس آن برخی از دانشآموزان با نمرات کم به طب راه یافتهاند و اما برخی دیگر، با نمرات بالا ناکام ماندند. گفته میشود که این موضوع حاصل سهمیه بندی کانکور است. واقعیت مسأله چیست؟
این را باید از مسوولان وزارت تحصیلات عالی بپرسید. من هم قربانی چنین برنامههای ارگنشینان شدم. ما نمیخواستیم با پروسۀ ملی کانکور برخورد غیر ملی کنیم. سهمیهبندی در کانکور مردود است و هرکس باید بر اساس لیاقت و ظرفیتش به پروسه راه یابد. اگر سالهای قبل مردم از پروسۀ امتحان شکایت داشتند، حق داشتند. چون افراد زورمند، قوماندانها، مقامات محلی و اعضای شورای ولایتی در پروسه مداخله میکردند. چون پروسه شفاف نبود، بحث تقلب، فساد و تزویر در پروسه وجود داشت. اما وقتی من به رهبری وزارت رسیدم، تمام مشکلات را سد کردیم؛ عوامل نفوذی را از بین بردیم و پروسه را شفاف ساختیم. دیگر نیازی به سهمیه بندی کانکور نمانده بود. اگر کسانی دلیل میآورند که سهمیهبندی به خاطر ولایات نا امن است. جوانان تا صنف دوازدهم در ولایات نا امن میباشند. آنها باید روی معارف و مکاتب کار کنند. این موضوع به تحصیلات عالی مربوط نمیشود. واقعاً مکاتب در ولایات مشکل دارند. استادان مسلکی وجود ندارد. این وظیفه دولت است که به مشکلات آنها رسیدهگی کند. بهانه میآورند که در ولایات نا امن کورس وجود ندارد. آیا کورس ایجادکردن وظیفه تحصیلات عالی است. واقعاً خندهآور است. وزارت معارف میتواند کورسهای آموزشی دایر کند و روی کیفیت تدریس در مکاتب کار کند تا سطح تعلیمی شاگردان یکسان شود و در یک رقابت آزاد بتوانند به پوهنتونها راه بیابند تا حسیاستهای قومی و منطقهای ایجاد نشود.
دلایل نفوذ داعش در دانشگاه کابل را چه میدانید؟
متأسفانه یک تعداد استادان افکار تندروانه دارند. زمانیکه متصدی وزارت تحصیلات عالی بودم، متوجه شدم که یک سلسله نواقص در نصاب مضمون ثقافت اسلامی وجود داشت. بدین معنا که در همه فاکولتهها تدریس مطابق نصاب صورت نمیگیرد. برخی استادان خلاف نصاب تدریس میکردند. مضمون ثقافت اسلامی پوهنتونشمول است و در هر فاکولته تدریس میشود. ما خواستیم که به هر فاکولته مطابق رشته بخشهایی از ثقافت تدریس شود. مثلاً در طب، طب نبوی و دستورات طبی اسلام تدریس شود.
با درنظرداشت مشکلات، یک هیأت با صلاحیت متشکل از دانشمندان را موظف ساختیم تا روی نصاب کار کنند. آنها روی موضوعات جنجال برانگیز کار کردند و حتا مسایل فقهی را برداشتند و یک کریکولم واحد را به تمام افغانستان تدوین کردند. اما دستهایی کار میکند و عناصر نفوذی در بین محصلین و استادان وجود دارد. به دلیل نارضیاتی گسترده از حکومت و بیکاری مردم، افکارتندروانه ممکن در هرجا به خصوص دانشگاهها نفوذ کند.
شما دیروز در نشستی از تقلب در انتخابات هشدار دادید. فکر میکنید که در حکومت مصمم به تقلب در انتخابات پیش رو است؟
کمپاینهای قبل از وقت و استفاده از پولهای دولتی جریان دارد. تلاش دارند که تقلب را کامپیوتری بسازند. با تیمهایی صحبت شده و فیصدی آرا را از قبل تعیین کردهاند. بنابراین، ما جداً نگران موضوع هستیم. به صورت قطع پیگیر موضوع هستیم و میخواهیم پروسه را نظارت کنیم. هرگاه موفق نشویم که از تزویرهای پی هم جلوگیری کنیم، گزینههای دیگری پیش رو داریم.
با توجه به حضور نامزدان مطرح و ثرورت مند، فکر میکنید که تکت انتخاباتی شما بتواند رأی لازم را به دست آورد؟
درست است که یک بخش کمپاین به مسایل مادی و انتخاباتی بر میگردد. ولی فراموش نکنیم که تیمهای برنامه محور و ارزش محور که در رأس آنها افراد متخصص و دارای دیدگاه حضور دارند و میتوانند دیدگاهها و برنامههای شان را با مردم شریک بسازند، این خلا را پر میکنند. در رأس تیم ما افراد برنامه محور و اکادمیک قرار دارد و به اتحاد افغانستان باورمند هستند.
انتخابات پیش رو تحت تأثیر مذاکرات صلح قرار گرفته است. به باور شما، انتخابات برگزار می شود و اگر بلی، نتایج انتخابات پیش رو چگونه خواهد بود؟
صلح یک پروسۀ ملی است و همه افغانها انتظار صلح را میکشند. در بحبوبۀ مذاکرات صلح، از ناکارآیی و بیتعهدی حکومت، انتخابات به بار سوم به تأخیر رفت. انتخابات قرار بود در 29 حمل برگزار شود، بعد به سرطان و سپس به ماه میزان به تعویق افتید. این ناکارایی و بی تعهدی حکومت را نشان میدهد. حالا که پروسه صلح در دوحه و کشورهای دیگر برگزار میشود و از طرف دیگر وقت قانونی حکومت ختم شده است، حکومت هراس دارد چون نه در پروسۀ صلح دخیل است و از طرف دیگر هراس دارند که انتخابات برگزار نشود. چون به تقلب سیستماتیک و سازمان یافته دل بستهاند. آنها به همین دلیل تلاش دارند که انتخابات را در شش میزان برگزار کنند. چون از همه طرفها نا امید شده اند و حالا با تکیه به امکانات دولتی و تقلب به دنبال به دست آوردن قدرت برای بار دوم اند.
اگر انتخابات ریاست جمهوری با تقلب همراه باشد. عواقب و پیامدهای آن را چگونه می بینید؟
تقلب یک بحران بسیار جدی را در افغانستان به وجود خواهد آورد. مردم افغانستان دیگر تحمل فساد و تقلب را از دست دادهاند. بنابراین، باید از انتخابات پر تقلب و پر چالش جلوگیری شود. در غیرآن، یک بحران جدی دامن گیر افغانستان خواهد شد.
ایالات متحده مصمم به خروج از افغانستان است. عواقب خروج قوای امریکا و ناتو از افغانستان را چه می دانید؟
بالاخره زمانی نیروهای خارجی باید افغانستان را ترک کنند. آرزوی هر افغان است که صاحب و صلاحیتدار کشور خود باشند. اما موضوعات باید درست و منطقی سنجیده شود. زمان خروج باید دقیق سنجیده شود. نظریات افغانها در آن دخیل باشد. ما زمانی خروج را منطقی میدانیم که همه راههای صلح باز شده باشد و افغانستان به یک صلح پایدار و همهشمول رسیده باشد. اجماع داخلی، منطقهیی و فرا منطقهیی در پروسه صلح به وجود آمده باشد. تهدید از هیچ طرفی متوجه افغانستان نباشد. در آن صورت ما هم میخواهیم که قوتهای خارجی افغانستان را ترک کنند.
آیا کشورهای منطقه توان پرکردن خلای قوای ناتو در افغانستان را دارند؟
کشورهای منطقه هرکدام منافع خود را جستجو میکنند. مردم افغانستان باید متوجه باشند که با یک توازن در سیاست خارجی برخورد کنند. برای هر کشور منافع ملیشان اولویت دارد. مردم افغانستان این لیاقت و کفایت را داشته باشند که منافع ملی خود را بر همه چیز ترجیح بدهند. این بر سیاسیون ماست که باهم بنشینند و اجماع کنند و نظریات خود را باهم شریک سازند. بر سیاسیون افغانستان است که یک راه حل منطقی را برای حل بحران افغانستان جستجو کنند که نه کشورهای منطقه متضرر شوند و نه هم کشورهای جهان تا ما بتوانیم به صلح و ثبات دایمی و پایدار برسیم.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|