دبیرکل حزب ملت افغانستان: با برگزاری انتخابات جنگ در افغانستان تشدید میشود /14.6.2019
اشاره: دکتر جعفر مهدوی از اعضای پیشین مجلس، عضو ارشد جنبش روشنایی و دبیرکل حزب ملت افغانستان است. خبرنگار فارسی.رو با وی دربارۀ مذاکرات بینالافغانی، انتخابات ریاستجمهوری و مناسبات منطقهای و جهانی افغانستان، به مصاحبه پرداخته است.
سپاس جناب دکتر مهدوی که به این مصاحبه فرصت گذاشتید. بهتازهگی در حاشیۀ مراسم صدمین سالگرد روابط دیپلوماتیک افغانستان و روسیه، نمایندگان جریانهای سیاسی و طالبان، دربارۀ مذاکرات صلح صحبت کردند. این مذاکرات تا چه اندازه در تسهیل روند صلح و دستیابی به آشتی کمک میکند؟
ما در یک شرایط حساس و سرنوشتساز قرار داریم. بزرگترین مسألۀ افغانستان جنگ و صلح است. جنگ افغانستان، نه تنها در سطح ملی، بلکه در سطح جهانی، روی امنیت تأثیر دارد. لذا، هر تلاشی که جنگ را ختم و صلح را تأمین کند، از نظر مردم افغانستان قابل تقدیر و ستایش است و ما از آن استقبال میکنیم.
افغانستان یک روابط دیرینه با روسیه دارد. از مناسبات دو کشور صدسال میگذرد. در کنار خاطرات تلخیکه ممکن در روابط دو کشور وجود داشته باشد، خاطرات شیرین و به یادماندنی هم موجود است. روسیه همسایه افغانستان است. وضعیت جنگ و صلح در افغانستان روی روسیه تأثیر میگذارد. افغانستانیکه در آن صلح تأمین باشد، تأثیر خود را در سطح منطقه و جهان به ویژه روسیه خواهد داشت. روسیه به عنوان همسایه افغانستان و به عنوان یک قدرت جهانی، از دوران بسیار قدیم روی وضعیت افغانستان تأثیرگذار بوده است. به همین دلیل، در شرایط موجود، نقش و جایگاه روسیه، در تأمین صلح در افغانستان سرنوشتساز است.
برگزاری کنفرانس دوم مسکو، میان سیاسیون افغانستان و تحریک طالبان که به کمک روسیه تدویر یافت و در آن دو طرف گفتوگوی دوستانه و مستقیم داشتند، یک فرصت تاریخی وارزشمند بوده است. تا کمتر از یک سال پیش، یک فرد عادی طالبان، هم انگیزۀ نشست رو دررو با سیاسیون افغان را نداشتند. دو نشست مسکو، یک فرصت مغتنم را فراهم کرد تا یک قدمی به پیش داشته باشیم. دولتمردان افغانستان هم باید از چنین نشستهایی استقبال کنند. در شرایط موجود تأمین صلح پایدار اولویت اساسی و خواستنیترین و مطلوبترین آرزوی ملت است. نقش روسیه در این مسیر بسیار ارزشمند و درخشان بوده است. امیدواریم این تلاشها منجر به آتشبس و در ادامه صلح سراسری شود.
نشست صلح مسکو پس از آن برگزار شد که مذاکرات دوحه لغو شد. روسیه با برگزاری این نشست در پی چه بوده است؟
محمد اشرف غنی، رییسجمهور اسبق افغانستان، در ادامۀ محکومکردن و بد گفتن نشست اول بینالافغانی، با ارایۀ یک لیست نامنسجم، نشست بینالافغانی قطر را سبوتاژ کرد. ششمین دور گفتوگوی امریکا با طالبان در دوحه که با تنش لفظی به همراه بود، نوعی ابهام و تردید را در چشمانداز صلح به وجود آورد. معطل ماندن به نشست بعدی قطر و یا بن سوم، شاید پروسه صلح را با مشکل و تردید مواجه میکرد. به همین دلیل نشست بینالافغانی مسکو تدویر یافت. اگر یک دقیقه دیرتر به صلح برسیم، سبب میشود که جان چند نفر از دست برود. طالبان و گروههای سیاسی افغانستان به پروسۀ صلح دید مثبت دارند. طالبان یک سری شرایط دارند که از دید سیاسیون افغانستان هم چندان غیرمنطقی نیست. همانطوریکه در صحبت سیاسیون افغان در مسکو دیدیم، اگر بتوانیم صلح را تأمین کنیم، هیچ افغانی طرفدار حضور قوتهای خارجی در کشورشان نیست. ما تفاوت جدی را در دیدگاه طالبان و مجموع نیروهای داخل نظام نمیبینیم. به همین دلیل باید روند گفتوگوها را سرعت بخشید و تلاش کرد که صحبتهای حاشیهیی مانع نشستها نشود.
نگاه ایالات متحده و دولت افغانستان به مذاکرات فارمت مسکو چگونه بوده است؟
حکومت افغانستان در مجموع پروسۀ صلح را به نفع خود نمیبیند. پروسۀ صلح به معنای پایان حکومت اشرفغنی است. آقای غنی نمیتواند مورد حمایت نیروهای سیاسی و تحریک طالبان باشد. در نتیجۀ تأمین صلح، دیگر چانسی برای آقای غنی در حکومتداری افغانستان باقی نمیماند. لذا طبیعی است که آقای غنی پروسۀ صلح را سبوتاژ بکند و تلاش کند که پروسه صلح نتیجه ندهد.
دربارۀ امریکا؛ برای نخستینبار جامعۀ جهانی و کشورهای منطقه با مردم افغانستان در راستای تأمین صلح و ثبات سیاسی همسو و همنظر شده است. در یک منازعه بسیار نفسگیر میان قدرتهای منطقهای و جهانی، بسیار دشوار است که در یک موضوع واحد به تفاهم و جمعبندی برسند. ولی عملاً میبینیم که دربارۀ ختم جنگ، روسیه، چین، اتحادیه اروپا و امریکا به این تفاهم رسیدهاند. نشست اول سه کشور چین، روسیه و امریکا در واشنگتن و نشست دوم آنها در مسکو نشان داد که هر سه کشور هم نظر شدهاند. هم نشست اول و هم نشست دوم بینالافغانی مسکو بدون نظر و خواست امریکا نبوده است. این جای خوشبختی است. با تکتک چهرههای شرکت کرده در نشست مسکو صحبت کردم. آنها تأکید داشتند که اشتراکشان در نشست مسکو با مشورۀ طرف امریکایی هم بوده است.
پس از ششمین دور مذاکرات صلح دوحه، گرایش ایالات متحده به تدویر انتخابات بیشتر شده است. آیا تغییری در پالیسی امریکا در قبال پروسۀ صلح به وجود آمده است؟
بعید میدانم که مواضع الیس ویلز، معاون وزیر خارجۀ امریکا و فرماندهان نظامی حمایت قاطع، موضع حقیقی واشنگتن دربارۀ انتخابات باشد. این بحثها بیشتر به خاطر فشارواردکردن بر طالبان است تا در میز مذاکره به تفاهم و جمعبندی برسند. برای امریکا روشن است که کمیسیونها و دولت نه از نظر مالی و نه هم از لحاظ امنیتی، ظرفیت لازم را برای برگزاری یک انتخابات شفاف، عاری از تقلب و قابل قبول برای همه ندارد. به لحاظ منطقی از پروسۀ صلح و انتخابات، یکی را باید تعقیب کنند . در اففغانستان یا صلح خواهیم داشت و یا جنگ. انتخابات تحت مجموعه پروسۀ جنگ قرار خواهد گرفت. چون زمینۀ برگزاری انتخابات شفاف نیست. طالبان اجازه نمیدهند که در مناطق تحت کنترل آنان انتخابات برگزار شود. اشرفغنی هم ارادۀ محکم به تقلب انتخاباتی دارد. کمیسیونهای انتخاباتی به مراتب ضعیفتر از کمیسیون قبلی است. چنانچه در انتخابات اخیر دیدیم، نتیجۀ انتخابات کابل، از طریق ارگ منتشر شد. قرار بود در فهرست 40- 50 درصد تغییر بیاید. اما حکومت انتخابات را مهندسی کرد و چهرههایی را که منتقد حکومت بودند، حذف کردند و لیست خود را منتشر ساختند. به دلیل نداشتن ارادۀ انتخابات شفاف، ضعف کمیسیونها، مخالفت طالبان و... بحث انتخابات عملا منتفی است. اگر انتخابات برگزار شود، جنگ در افغانستان تشدید میشود. مردم و جامعۀ جهانی، بین صلح پایدار و انتخابات پر تقلب و در نتیجۀ آن، جنگ و کشمکش یکی را انتخاب کنند. راه سوم وجود ندارد.
پس از کشیدهگیهای چندماه گذشته، برخی منابع میگویند که اکنون روابط ایالات متحده امریکا با رییسجمهور غنی بهتر شده است. فکر میکنید امریکا باردیگر از رییسجمهور غنی در انتخابات پیشرو حمایت کند؟
امریکاییها به یک تشخیص و انتخاب دقیق دست پیدا نکردهاند. اگر وضعیت به همینگونه ادامه یابد و امریکا با طالبان به توافق نرسد، امریکا گزینهیی جز آقای غنی ندارد. فعلاً اولویت امریکا صلح است. اگر صلح نتیجه بدهد، امریکاییها از غنی که هزینۀ زیادی را بر شانههای آنها گذاشته، حمایت نخواهند کرد. اگر پروسۀ صلح به نتیجه نرسد، شاید وضعیت آشفته سیاسی ایجاب نکند که امریکا از کس دیگری غیر از آقای غنی حمایت کند. در آن صورت افغانستان وارد یک بحران تمامعیار سیاسی خواهد شد. چون آقای غنی، شالودههای اعتماد ملی و سیاسی را کاملاً از بین برده است. افغانستان پس از انتخابات پر تقلب افغانستان امروز هم نخواهد بود. احتمال جدی وجود دارد که طالبان با جدیت بیشتر و امکانات بیشتر و همسویی با جریانهای سیاسی داخلی، با استفاده از قوۀ قهریه آقای غنی را سقوط بدهند.
با آغاز مذاکرات صلح بحث تشکیل حکومت موقت گرم بود. اما اکنون کسی از حکومت موقت و انتقالی سخن نمیزند. برپایی حکومت موقت منتفی شده است؟
بحث حکومت موقت به عنوان آخرین راه حل هنوز هم مطرح است. ایجاد حکومت موقت را از دو سال پیش مطرح کرده بودم. وقتی عمران خان صدراعظم پاکستان، دو بار از ایجاد حکومت موقت در افغانستان یاد کرد؛ پس از آن سیاسیون به خاطر اینکه متهم نشوند که طرح پاکستان را عملی میسازند، از مطرحکردن بحث حکومت موقت خودداری کردند. اما بحث حکومت موقت هنوز هم گرم است و در محافل خصوصی دایم مطرح است. تازمانیکه یک حکومتی به وجود نیاید که متعهد به پروسۀ صلح باشد؛ مورد قبول طالبان باشد و در پروسۀ انتخابات ذینفع نباشد، پروسه جاری نتیجه نمیدهد. فقط یک حکومت بیطرف می تواند ما را به این فرمول برساند. نام این را میتوانید، حکومت موقت، انتقالی و سرپرست بگذارید. مردم نباید نگران باشند. ما در پروسۀ موقت از صفر شروع نخواهیم کرد.
ایالات متحده امریکا تلاشهای گستردهیی داشت تا کشورهای منطقه را به حمایت از روند صلح ترغیب کند. آیا منطقه از طرح صلح امریکا حمایت میکند؟
با توجه به روابط پرتنش عربستان و ایران، امریکا و ایران، روسیه و امریکا، شخصاً نگران بودم که پروسۀ صلح محقق نشود. اما شاهد بودیم که کشورها در پروسۀ صلح افغانستان، با حسن نیت و خویشتنداری قدم برداشتند. تداوم حسن نیت و همکاری کشورهای منطقه و جهان، مشروط به رویه و رویکرد امریکا است. اگر امریکا تلاش کند که پروسۀ صلح را همانند دیگر بخشها، در گرو خود داشته باشد، این روند با شکست مواجه خواهد شد. به دلیل عمق نفوذ کشورهای متخاصم با امریکا (روسیه، چین، ایران) ایالات متحده نمیتواند پروسۀ صلح را به تنهایی پیش ببرد. معادلۀ جنگ و صلح افغانستان، در اختیار یک کشور نیست. تنها راه نتیجه دادن پروسۀ صلح، پاسخ منطقی امریکا به نگرانیهای مشروع روسیه، هند، ایران و پاکستان میباشد. تاکنون امریکا در همکاری با کشورهای منطقه پیش رفته است. امیدواریم این روند ادامه پیدا کند.
سفر مشاور امنیت ملی افغانستان به پاکستان و برنامهریزی برای سفر اشرف غنی به اسلامآباد، نشاندهندۀ بهبود در روابط دو کشور نیست؟ اهداف سفر مقامات ارگ به پاکستان چیست؟
این سفرها در پیوند به پروسۀ صلح است. فضای بیاعتمادی بین پاکستان و حکومت آقای غنی بسیار گسترده بوده است. اگر این سفر به هدف کمک در روند صلح باشد، احتمالاً پاکستان همکاری کند. اما اگر آقای غنی بخواهد که پاکستان از تمدید حکومت او حمایت کند، صد فیصد مطمین هستم که پاکستان از تمدید حکومت اشرف غنی حمایت نخواهد کرد. علی رغم معاملۀ آقای غنی با پاکستان در اوایل حکومت وحدت ملی، در مجموع پاکستان حکومت آقای غنی را به دلیل تلاش در راستای مناسبات پر تنش میان دو کشور تأیید نمیکند.
برخی ناظران معتقد هستند که امریکا با ختم قضیۀ افغانستان در پی راهاندازی جنگ تازه در منطقه است. فکر میکنید که امریکا به ایران حمله کند؟ تبعات حملۀ امریکا به ایران برای افغانستان چه خواهد بود؟
من درگیری نظامی را بعید میدانم. به چند دلیل، نخست اینکه ترامپ در دورۀ مبارزات انتخاباتی از کشانیدن پای امریکا به جنگهای خارومیانه انتقاد کرد و جنگ افغانستان را «مسخره» خواند. ترامپ بازرگان متوجه حساسیت حمله به ایران است. هرگونه حمله به ایران مناسبات سیاسی و امنیتی و اقتصادی منطقه و جهان را تغییر خواهد داد. جنگ با ایران، همانند جنگ با عراق، سوریه، افغانستان و... نخواهد بود. ایران مجهز به پیشرفتهترین سلاحها و موشکهای دوربرد در جهان است. پایگاههای ارتش امریکا در منطقه در تیرس موشکهای ایران و گروههای نیابتی ایران مثل حزبالله لبنان، حوسیهای یمن و دیگر گروهها در عراق و سوریه قرار دارد. اینها نشان میدهد که امریکا به ایران حمله نخواهد کرد. حمله ممکن به دست امریکا باشد، اما ختم آن به دست آنان نخواهد بود. حداقل پیامد این جنگ این خواهد بود که نفت به بشکۀ بالای دو صد دالر برسد. نتیجۀ جنگ این خواهد بود که قیمت تیل در امریکا به طور سرسامآوری افزایش یابد. ترامپ در آستانۀ یک انتخابات قرار دارد. بنابراین، احتمال جنگ صفر است. اما اگر جنگی رخ دهد، یکی از کانونهای اصلی آن افغانستان خواهد بود.