|
صفحه اول/ |
وقتکشی در دیپلماسی، شتاب در نبرد
/10.4.2019
نویسنده: آنیتا احمدی
خوشبینی مفرط دیپلوماتهای امریکایی و برخی از جریانهای اپوزیسیونی در کابل دربارۀ توافق صلح ایالات متحده با طالبان و ختم جنگ چهل ساله، اندکاندک به یأس مبدل شده است.
تا یک ماه پیش، به دلیل خلق خوشبینی کاذبِ زلمی خلیلزاد، مذاکرهکنندۀ ارشد امریکا در گفتوگوهای صلح با طالبان، همۀ طرفها باور داشتند که مذاکرات صلح پیش از انتخابات ریاستجمهوری ماه میزان سال جاری یک طرفه خواهد شد. اما اکنون، مجمع سیاسی کابل بدین باور هستند که طالبان به کمتر از گرفتن زعامت سیاسی در کابل، حاضر به تعامل و کنارکشیدن از جنگ نخواهند شد. از سوی دیگر، رهبران سیاسی بر سر قدرت در کابل، نیز به هیچ عنوان قصد کنارکشیدن و از دستدادن امتیازات و جایگاهشان را ندارند.
واقعیت این است که به دلایل متعدد از جمله دیپلوماسی مبهم، پیچیده و متناقض نمایندگان امریکا و پراکندگی و خصومت کمسابقه در دستگاه سیاسی کابل، اوضاع به سود طالبان پیش میرود. اختلافات درونی سبب شده است که دولت افغانستان تاهنوز نتوانستند روی تیم مذاکرهکنندۀ صلح به توافق برسد.
«مجمع ملی مصالحه» با وجود نارضایتی و مخالفت برخی جریانها و نامزدان انتخابات، کارش را آغاز کرده است؛ اما تاکنون قادر به معرفی تیم واحد و همهشمول از آدرس «جمهوری اسلامی افغانستان» در مذاکرات صلح قطر نگردیده است. اکثراً چهرهها معتقد هستند که حکومت تلاش دارد که یک تیم یکدست و کاملا وابسته به خودش را به مذاکرات قطر بفرستد. اپوزیسیون سیاسی، به شمول چهرههایی مثل حامد کرزی، عبدالله عبدالله(رییس اجرایی)، حنیف اتمر، یونس قانونی، عطا محمد نور، محمد محقق، کریم خلیلی و شماری دیگر، میکوشند که تیم واحد و سراسری از آدرس مردم و دولت در مذاکرات صلح شرکت کند. طوریکه منابع نزدیک به جریان های سیاسی گفته اند، رهبران سیاسی توافق دارند که رهبری تیم مذاکره کننده را چهرهیی از حکومت به دوش داشته باشد. اما آجندای تیم مذاکرهکننده باید از درون و بیرون دولت ترتیب شود.
حکومت افغانستان اصلاً متمایل به شرکت در نشست دوحه نیست. کابل زیر فشار سنگین دیپلوماتهای امریکایی بهویژه مایک پمپئو وزیر خارجۀ ایالات متحده و جمعی از رهبران سیاسی روی فرستادن هیأتی به نشست دوحه اعلام آمادهگی کرد و احتمالاً گروهی را به قطر بفرستد. اما این گروه صلاحیت تصمیمگیری و دستیابی به توافق صلح را با طالبان نخواهد داشت. با این حال، معرفی تیم ضعیف و فاقد صلاحیت، نه مورد تأیید امریکا است و نه هم قابل قبول به جریانهای مخالف سیاسی حکومت. احتمالاً تیم مذاکرهکنندۀ حکومت را عبدالله عبدالله رییس اجرایی حکومت رهبری کند. اما هیچگونه تضمینی وجود ندارد که نشست به نتایج قابل توجهی دست یابد.
در سوی دیگر ایالات متحده امریکا که طرف اصلی در مذاکرات است، با دشواری فزایندهیی روبروست. از یک طرف باید متحدان بر سر اقتدارش را در کابل که اکنون به نافرمانی و عدم تبعیت از واشنگتن مبادرت ورزیده و سر انقیاد دارند، وادار به کنارهگیری و انعطافپذیری سازد و از سوی دیگر، میباید طالبان را وادار به تعامل و گفتوگو با دولت افغانستان سازد.
طالبان با وجود فشارهای امریکا، پاکستان، عربستان، امارات و اخیراً قطر متمایل به شروع مذاکرات با حکومت افغانستان نیستند. آنان در آخرین اعلامیهییشان عنوان کردند که با حکومت افغانستان وارد مذاکره نخواهند شد و اگر کسی در مذاکرات دوحه از جانب حکومت شرکت کند، با وی به عنوان یک فرد معامله خواهند کرد.
طالبان بهتر از هر زمانی درک میکنند که در موقعیت برتر در مذاکرات صلح و در میدان جنگ قرار گرفتهاند. آنان هم در میدان جنگ و هم در میز مذکره از موضع واحد و یکپارچه حضور یافته و به چانهزنی میپردازند. به همین دلیل، امریکا در میز مذاکرات مجبور است که به طالبان بیشتر از حکومت افغانستان باج دهد. چون حکومت افغانستان متحد و وابسته به امریکا و طالبان دشمن و رقیب آنان در جنگ جاری است. امریکا اهرمهای فشار زیادی بر حکومت وحدت ملی افغانستان دارد.
اما احتمالاً ابزارهای امریکا بر طالبان کافی نباشد. طالبان با حملۀ اخیر بر نیروهای امریکایی در نزدیکی فرودگاه بگرام در شمال کابل، نشان دادند که مذاکرات صلح چشم آنان را در میدان جنگ نخواهد گرفت. در یک رویداد کمسابقه در چند سال پسین، عامل انتحاری وابسته به طالبان موتر پر از مواد انفجاری خویش را در میان موترهای حامل سربازان امریکایی منفجر کرد. منابع محلی میگویند که در رویداد تلفات سنگینی به نیروهای امریکایی وارد شده است. اما مقامات امریکایی، صرف کشتهشدن چهارتن از سربازان و زخمیشدن سه تن دیگر ار تأیید کردهاند. پس از حمله، وزیر خارجۀ امریکا در اعلامیهیی معنادار گفت که چنین حملات بزدلانۀ ترویستی نمیتواند مذاکرات صلح را صدمه بزند. گفتنی است که حملۀ اخیر همۀ فعالان سیاسی و ناظران را متحیر ساخته است.
همچنان، حملات طالبان تلفات نیروهای امنیتی افغانستان را به طور باورنکردنی بالا برده است. حملۀ اخیر طالبان در ولسوالی بالامرغاب بادغیس، نیروهای امنیتی افغانستان را تکان داد. در حملۀ گروهی طالبان بر بالامرغاب، دهها نیروی ویژۀ ارتش و پولیس افغانستان به شمول کامندوهای قطعات خاص زخمی شده و جان باختند. تلفات نیروهای امنیتی در ولایات کندهار، هلمند، غزنی، بادغیس، بغلان، فراه، زابل و دیگر مناطق به طور چشمگیری افزایش یافته است. طالبان، معادلۀ جنگ را عوض کرده و حالا کمتر به حملات انتحاری و انفجاری دست میزنند. افراد طالبان بهگونۀ گروهی ولسوالیهای ولایات دور دست را مورد حمله قرار داده و پس از کشتار سربازان و نیروهای محلی، عقبنشینی میکنند. تلاشهای رهبری تازۀ نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان برای کاهش تلفات کارساز واقع نشده است.
بهار امسال به دو طرف نبرد خونین خواهد بود. در رهبری نیروهای امنیتی افغانستان نیز چهرههایی قرار گرفتهاند که به سربازان طالبان رحم نخواهند کرد. آنان از طالبان زخم خوردهاند. رهبری قوتهای امنیتی افغان، تلفات طالبان را بسیار بالا نشان میدهند. طالبان هم از تمام توان کار خواهند گرفت که بیشترین امتیاز را در میدان جنگ و صلح به دست آورند. به هر رو، بازی پیچیده و بغرنج است. مشخص نیست که به چه نتیجهیی خواهد انجامید.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|