|
صفحه اول/ |
فروپاشی اردوگاه مجاهدین
/10.1.2019
نویسنده: میرویس قادری
جمعیت اسلامی یکی از ارکان اصلی نظام نوین در افغانستان بوده و نقش محوری در قدرت و زعامت سیاسی کشور داشته است. رهبران جمعیت اسلامی طی هفده سال پسین در سمتهای مهم دولتی کار کرده و بخش عمدهیی از کرسیهای مهم در اختیار آنان بوده است. جمعیت اسلامی علیرغم افتوخیزهای فراوان، هنوزهم از احزاب تأثیرگذار و تعیینکننده در مناسبات قدرت در افغانستان است. رهبران جمعیت اسلامی برای نخستینبار سال پار شورای رهبری حزب را که متشکل از 64 نفر بود، تشکیل دادند. هدف از ایجاد شورای رهبری، جلوگیری از فروپاشی و کشمکش بر سر رهبری بوده است. بنای حزب جمعیت این بود که تصمیمگیریها جمعی و همهجانبه اتخاذ شود و از کشمکش درونحزبی و فراکسیونهای جداگانه جلوگیری صورت گیرد. در ترکیب شورای رهبری، بسیاری از چهرههای شاخص به ویژه عطا محمد نور، صلاحالدین ربانی، یونس قانونی، احمدضیا مسعود و محمد اسماعیل خان در رهبری قرار گرفتند.
سروسامان گرفتن جمعیت در حوزۀ ائتلاف شمال و یا جهاد و مقاومت، امیدواریهایی را برای صفآرایی تازه در میدان انتخابات 98 به وجود آورده بود. نامزد جمعیت اسلامی در سال 1393 تا دروازۀ ارگ پیش رفت. اما به دلیل پشتیبانی جامعۀ جهانی به ویژه امریکا از اشرفغنی رییس جمهور کنونی، نامزد جمعیت نتوانست وارد ارگ شود.
انتظار میرفت که جمعیت اسلامی، با ارایۀ یک نامزد واحد نقش محوری در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری بازی کند. اما از دو ماه بدینسو اختلافات در رهبری جمعیت اسلامی به اوجش رسیده و امکان ارایۀ یک نامزد واحد را از تصور بیرون کرده است.
نوار صوتی منسوب به یونس قانونی عضو ارشد جمعیت، از اختلافات عمیق در رهبری جمعیت پرده برداشت. آقای قانونی در یک نوار صوتی، از توافق با حنیف اتمر روی تغییر ساختار نظام سیاسی و ایجاد پست صدارت اجرایی سخن زده و اما گفته که برخی از سران جمعیت به آنها خیانت کرده اند. قانونی، صلاحالدین ربانی را به معامله با اشرفغنی متهم کرده و عبدالله عبدالله رییس اجرایی و از اعضای سابق جمعیت را عامل فروپاشی و چند دستگی در میان تاجیکها و حوزۀ جهاد و مقاومت معرفی کرده است.
قانونی در پیام صوتی مدعی است که عطا محمد نور، اسماعیلخان و جمعی از رهبری جمعیت، از حنیف اتمر حمایت میکنند. این جمع هدف استراتژیک خود را تقسیم قدرت و غیرمتمرکزسازی نظام میدانند. قانونی در نوار صوتی مدعی است که به کمتر از تغییر ساختار سیاسی و غیرمتمرکزسازی نظام قانع نیستند و معاونیت بدون تقسیم قدرت و نظام غیرمتمرکز را نمیپذیرند. قانونی و جمع دیگر از شورای رهبری جمعیت، روی یک بستۀ انتخاباتی با اتمر به توافق رسیدهاند. این چهرهها عمدتاً در جبهۀ اپوزیسیون سیاسی حکومت قرار دارند.
در سوی دیگر، نمایندگان جمعیت اسلامی در حکومت هستند. رییس اجراییه حکومت و وزیر خارجه، از چهرههای درشت جمعیت در حکومت هستند. آنها باور دارند که غنی و اتمر دو روی یک سکه هستند و باید خود در انتخابات نامزد ارایه کنند. عبدالله عبدالله باردیگر تلاش دارد که به نمایندگی از مجاهدین نامزد شود.
همزمان، جمعی از اعضای شورای رهبری جمعیت به دنبال معرفی معاون در تمام تکتهای انتخاباتی هستند. آنان میگویند که جمعیت باید در قدرت بماند. این دسته، بازی یکدندۀ شان را در سال 2014 مثال میزنند که نزدیک منجر به حذف جمعیت اسلامی از قاعدۀ قدرت شده بود. اما باور حاکم این است که بدون رهبران جمعیت امکان ایجاد حکومت و نظام وجود ندارد.
رهبران جمعیت همواره بر سر قدرت باهم درگیر شدهاند. اما درگیری کنونی در شورای رهبری جمعیت بیسابقه است. در گذشته برخی افراد ردهدوم جمعیت دست به انشعاب و تشکیل فراکسیونهای جداگانۀ حزبی زده بودند. تشکیل شورای نظار در دورۀ جهاد و مقاومت، تشکیل شورای انسجام جمعیت و جمعیت فکر و فرهنگ، از نمونههای چنددستگی در رهبری این حزب بوده است. اما رهبران این حزب (برهان الدین ربانی و احمدشاه مسعود) ظرفیت و قابلیت حل درگیریها و پایان بخشیدن به چنددستگیها را داشتند. اما حالا کشمکش در رهبری جمعیت اسلامی تا مرز دشمنی و سنگرگیری علنی و رسانهای پیش رفته است. رهبران جمعیت بیشتر از رقبا و مخالفان سیاسیشان باهم دیگر در کشمکش و نزاع هستند. درگیریهای درونی زمینه را به رقبای آنان فراهم ساخت تا به سادهگی از قدرت کنار گذاشته شوند. چنانچه در چهار سال حکومت وحدت ملی، جمعیت بیشترین آسیب را دیده است. مهرههای درشت و کلیدی جمعیت از نهادهای اجرایی، سکتور امنیتی و تصمیمگیری کنار زده شده است.
معاملات فردی و تصمیمگیریهای خودسرانه، وجهبه و پایگاه جمعیت اسلامی را به شدت صدمه زده است. عامل پیش آمدن چنین وضعیتیی، بحران رهبری و تصمیمگیری است. نبود مواضع واحد و مشترک، جمعیت اسلامی را تا مرز فروپاشی کامل پیش برده است. اگر رهبران جمعیت در انتخابات پیش رو به تصمیمگیری واحد دست نیابند، این حزب نه تنها نقش اثرگذار خویش را در صحنۀ سیاسی افغانستان از دست خواهد داد؛ بل با انشعاب و فروپاشی کامل روبرو شد.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|