|
صفحه اول/ |
آیا منطقه قادر به پرکردن خلای امریکا در افغانستان است؟
/20.9.2018
نویسنده: میرویس قادری
پس از افزایش کمسابقۀ تلفات نیروهای امنیتی و غیرنظامیان، تقویت گروههای مخالف مسلح، بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ابهام و پیچیدهگیِ آیندۀ نظام سیاسی افغانستان، نمایندگان پارلمان و جمعی از رهبران سیاسی، خواهان تجدیدنظر و بازبینی در معاهدۀ امنیتی کابل- واشنگتن شدند. نمایندگان پارلمان و سیاسیون منتقد پیمان امنیتی مدعی هستند که ایالات متحده امریکا به تعهدات مندرج در توافقنامۀ امنیتی و استراتژیک عمل نکرده و باید در تداوم همکاری امنیتی و استراتژیک با امریکا تجدید نظر صورت گیرد.
نمایندگان مجلس و سیاسیون مدعی هستند که پس از انعقاد پیمان امنیتی، اوضاع برخلاف انتظار رو به وخامت گراییده است. به باور آنان، یکی از تعهدات عمدۀ ایالات متحده در پیمان امنیتی، تلاش در راستای تأمین صلح و امنیت در افغانستان بوده است؛ اما برعکس، تلفات غیرنظامیان و نیروهای امنیتی افغانستان از هنگام امضای پیمان امنیتی، در تاریخ معاصر افغانستان بیپیشینه بوده است. در دورۀ حاکمیت محمد اشرفغنی، بالاتر از ۴۰۰۰۰ غیرنظامی در افغانستان کشته شدهاند. به طور میانگین، در جریان یک هفته از 100 تا 150 سرباز در چهار سال جان باختهاند. در هفتههای اخیر این رقم به بالاتر از 300 تن رسیده است. تلفات سنگین ارتش نوپای افغانستان را در معرض فروپاشی قرار داده است. رقم افرادیکه ترک خدمت میکنند، بالا گرفته و شمار داوطلبان شمولیت در نیروهای امنیتی به طور چشمگیری کاهش یافته است. نزدیک به 70 درصد جغرافیای افغانستان میدان منازعه و درگیری است. بالاتر از دو میلیون بیجاشدۀ داخلی و شش میلیون مهاجر، حاکی از بیاعتمادی عمیق به آیندۀ کشور میباشد. وضعیت آزادیهای مدنی، انتخابات و حقوق شهروندی نیز حاکی از برگشت به گذشته است.
نمایندگان پارلمان با تشریح این وضعیت، پیشنهاد بازبینی در پیمان امنیتی کابل- واشنگتن را مطرح کردند تا امریکا زیر فشار قرار بگیرد و به تعهداتش در موافقتنامه امنیتی عمل کند و در راستای تأمین امنیت و جلوگیری از کشتار در افغانستان بکوشد.
اما رهبران حکومت و برخی تحلیلگران، با وجود آگاهی از اوضاع بغرنج و بحران ناشی از کمکاری و بیبرنامهگی امریکا در مبارزه با تروریسم، منتقدان پیمان را متهم به همسویی و وابستگی به روسیه، ایران و سایر کشورهای منطقه کردهاند. برخی تحلیلگران پا فراتر نهاده و نمایندگان پارلمان و سیاسیون منتقد پیمان را به گرفتن پول از روسیه و ایران متهم کردهاند. همچنان، رهبران حکومت عنوان کردند که منتقدان پیمان اهداف شخصی و گروهی خویش را دنبال میکنند.
در پیوند به این موضوعات چند نکته قابل یاددهانی است.
نخست اینکه موضع کشورهای منطقه در قبال پیمان امنیتی کابل- واشنگتن یکسان نبوده است. برخی کشورها، از جمله ایران و پاکستان با قاطعیت با امضای پیمان امنیتی مخالفت کرده و شماری دیگر، به ویژه روسیه و کشورهای آسیای مرکزی با امضای پیمان برخورد محتاطانه داشتهاند. روسیه برخلاف انتظار با امضای پیمان امنیتی مخالفت نورزید. چنانچه حامد کرزی رییسجمهور اسبق اعلام کرد که کشورهای منطقه او را ترغیب کردهاند که پیمان را به امضا برساند. اما بحرانیشدن اوضاع در شمال افغانستان و اتهامات برخی نمایندگان پارلمان بر قوای خارجی مبنی بر انتقال، تجهیز و تمویل داعش در شمال افغانستان، واکنشهای مقامات روسیه از جمله نمایندۀ ویژه این کشور را بر انگیخت. نگرانی روسیه دربارۀ پایگاهسازی داعش و بحران امنیتی شمال قابل درک بود. گسترش ناامنی و نفوذ تروریستان به شمال افغانستان، امنیت ملی روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را به مخاطره میاندازد. روسها در این زمینه نمیتوانند موضع منفعلانه داشته باشند. علیرغم آن، ولادیمیر پوتین رییسجمهوری روسیه در سال 2017 گفت که کشورش همچنان متعهد به همکاری و کمک با ایالات متحده امریکا در زمینۀ حل بحران افغانستان میباشد. روسیه از سال 2001 تا 2014 با ایالات متحده امریکا در بحث افغانستان همسو بوده است. مسکو در زمینهسازی حضور نیروهای خارجی و عملیات آنان در مبارزه با القاعده و دیگر گروههای هراسافگن همکاری کردهاند. بدون همکاری و همسویی روسیه با امریکا، احتمالاً اوضاع مسیر دیگری مییافت.
نکتۀ دوم اینکه هواداران پیمان امنیتی همواره بحث کمک شش میلیارد دالری امریکا به نیروهای امنیتی افغانستان را به رخ میکشند و مدعی هستند که هیچ کشوری در منطقه قادر به تأمین هزینۀ ارتش و پولیس افغانستان نیست. اما برخی پژوهشگران با اشاره به توانایی اقتصادی و نظامی کشورهای منطقه میگویند که چین به تنهایی قادر است که سالانه پنج میلیارد دالر به افغانستان کمک کند. آنان تأکید میکنند که اگر صلح در افغانستان تأمین شود، نیروهای امنیتی افغانستان دیگر نیازمند شش میلیارد دالر نخواهند بود. در آن صورت، کشورهای منطقه توانایی تأمین هزینههای عادی قوای امنیتی افغانستان را خواهند داشت. کشورهای منطقه از ظرفیت عظیم بشری و اقتصادی برخوردار هستند و با درنظرداشت همجواری با افغانستان قادر هستند که در زمینۀ بازسازی زیرساختها و نهادهای دولتی این کشور را یاری رسانند. کارهای زیربنایی و عمرانی شوروی سابق در افغانستان، از جمله ساختوساز بندهای آب گردان، تونل سالنگ، مکرویانها و دهها و صدها پروژۀ توسعهای دیگر، گویای این مدعاست. برعکس، کشورهای غربی در هفده سال با مصرف تریلیونها دالر، هیچ کار موثر و عمرانی در افغانستان انجام ندادهاند. در این مدت، 8200 کیلومتر جاده ساخته شده که بخش کلان آن در معرض نابودی قرار دارد. برق افغانستان و 90 درصد کالاهای این کشور وارداتی است.
نظام سیاسی و قوای امنیتی افغانستان هم به شدت آسیبپذیر و متزلزل است. کشورهای منطقه خواستار فروپاشی و تضعیف نظام سیاسی افغانستان نیستند. روسیه، چین، کشورهای آسیای مرکزی و هند همواره از دولت مرکزی افغانستان حمایت کردهاند. منافع این کشورها در تأمین ثبات و صلح در افغانستان نهفته است. بحران و نا امنی در افغانستان بیشتر از هر کشوری، امنیت ملی و منافع ملی کشورهای منطقه را تهدید میکند. کشورهای منطقه ظرفیت به چالش کشیدن و فروپاشی نظام سیاسی افغانستان را دارند. اما افغانستان چندپارچه و فاقد دولت مرکزی، هرگز به سود منطقه نخواهد بود. به همین دلیل، برخی از کشورهای منطقه همواره کوشیدهاند که راهی را برای آشتی و مصالحه ملی فراهم سازند. اما ظاهراً کشورهای مشخص که استقرار صلح و نظم را به سودشان نمیدانند، از تلاشها در راستای برقراری صلح در افغانستان هراسیدهاند و با تمام توان تلاش ورزیدهاند که مانع اقدامات در زمینۀ آشتی و ثبات در افغانستان گردند.
با این حال، فشارهای سیاسیون در خصوص تجدیدنظر در پیمان امنیتی، ایالات متحده امریکا را دستوپاچه ساخته است. پیمان امنیتی یکجانبه، تداوم حضور نیروهای امریکایی و ناتو را در افغانستان ضمانت کرده است. ادامۀ فشارها، احتمالاً واشنگتن را وادار به بازبینی و تجدیدنظر در عملکردش در افغانستان بسازد.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|