|
|
| صفحه اول/ |
کشته شدن رهبر خراسان گروه دولت اسلامی
/12.5.2017
وحید «مژده»
نظر نویسنده مقاله ممکن است مغایر موضع سایت افغانستان.رو باشد.
در حملۀ نیروهای خارجی و افغان در یکی از مراکز گروه دولت اسلامی در شرق افغانستان، حسیب الله لوگری رهبر شاخۀ خراسان این گروه کشته شد. این حمله به تاریخ 7 ثور صورت گرفت اما رئیس جمهور غنی این خبر را با چند روز تاخیر به اطلاع رسانه ها رسانید. دلیل این تاخیر نیز اطمینان از کشته شدن این شخص خوانده شد.
تاکنون مسئولیت حملات پیچیده از حمله به تظاهرات جنبش روشنایی گرفته تا حمله به شفاخانۀ نظامی سردار محمد داود خان را این گروه به عهده گرفته که جزئیات آن هنوز در پردۀ ابهام پنهان است. برای شناخت بهتر داعش در افغانستان باید به آغاز فعالیت های این گروه در جغرافیایی که خود این گروه آنرا "ولایت خراسان" می خواند توجه شود.
در اواسط سال 2014 گزارشات ضدو نقیضی از حضور داعش در افغانستان شنیده شد. چنین گزارشات از جانب دولت افغانستان و بیشتر در مورد ولسوالی اجرستان ولایت غزنی به نشر رسید اما جنرال کمپبل فرمانده ایساف در افغانستان در 12 اکتوبر 2014 اعلام داشت که در مورد حضور داعش در افغانستان معلومات موثق وجود ندارد.
اندکی قبل از کنفرانس امنیتی مونیخ آلمان در 6 فبروری 2015 ، خبر ظهور گروه داعش در افغانستان با آب وتاب بیشتر در رسانه های افغانستان انعکاس یافت. نشر چنین اخبار بوضوح رابطه با همین کنفرانس داشت که قرار بود چالش های ناشی از حضور داعش در جهان را به بررسی بگیرد. رئیس جمهور غنی برای جلب کمک های جامعهء جهانی و وادار ساختن امریکا برای دوام حضور در افغانستان، نیاز به چنین صحنه آرایی ها داشت.
در همان زمان یک کانتینر سلاح امریکائی در ولسوالی شاه جوی ولایت زابل بدست پولیس افتاد و گفته شد که به جنگجویان داعش در ولسوالی خاک افغان این ولایت فرستاده شده بود. به خصوص تلاش افراد مهم دولتی برای رهائی کانتینر نیز از جمله مسایلی بود که حتی در رسانه ها انعکاس یافت اما پیگیری نشد و مشخص نگردید که این افراد بلندرتبه چه کسانی بودند. در همین ولسوالی بعدها تعدادی از شهروندان هزاره گروگان گرفته شدند وخونین ترین نبردها میان داعش و طالبان نیز اتفاق افتاد که عثمان غازی رهبر گروه حرکت اسلامی ازبیکستان نیز در همین جنگ کشته شد. او با تعدادی از افرادش بعد از اعلام خبر مرگ ملا محمد عمر به داعش پیوسته بودند.
در ولایت غزنی فردی دستگیر گردید که به گفتهء خودش سخنگوی داعش بود و با والی ولایت غزنی نیز رابطهء نزدیک داشت و سرانجام در همان زمان والی پکتیکا مدعی شد که دفتر مشاور امنیت ملی افغانستان به خانواده های داعش در این ولایت بیش از 200 هزار دالر کمک مالی کرده است. افشای این موضوع از جانب یک مقام مهم دولتی نمی توانست بدون مدرک وسند باشد.
در اوایل ماه می 2015 برای نخستین بار خبر از برخورد میان گروه داعش و طالبان در ولایت ننگرهار بگوش رسید اما طالبان آنرا رد کردند. در اعلامیهء طالبان که به تاریخ 10 می به نشر رسید آنها مدعی شدند که برخورد آنان نه با داعش بلکه با دزدان و اختطاف گران بوده است. در اعلامیهء طالبان آمده بود:
"طی عملیات وسیع در ولسوالی های کوت و ده بالا و بعضی نقاط دیگر برعلیه قاتلان، دزدان، اختطاف گران و تفنگ سالاران، این مناطق از وجود کسانی پاک سازی شد که مردم را می کشتند، از مردم بزور پول می گرفتند و کار های ضد اسلامی انجام می دادند.
در این رابطه راپور های بعضی از رسانه ها عاری از حقیقت است که مدعی شده بودند این افراد با کدام گروه اسلامی رابطه دارند و شایع ساختند که گویا میان افراد امارت اسلامی و داعش برخورد صورت گرفته است.
ما به صراحت می گوئیم که در این منطقه مجاهدین امارت اسلامی فعال اند و رسانه ها این دزدان و راهزنان را که هدفی جز اذیت مردم ندارند نباید با کدام جناح وابسته دانسته و مردم را دچار تشویش سازند."
اما بزودی مشخص شد قضیه به همین سادگی هم نیست. اختر محمد منصور که در آن زمان معاون تحریک طالبان بود و بعدا جانشین ملا محمد عمر گردید، نامه ای به ابوبکر بغدادی فرستاد و از وی خواست تا در مورد این گروه که خود را به داعش وابسته می دانند نظر خود را بگوید.
جواب داعش به این پیام طالبان توهین آمیز بود و در نتیجه مشخص شد که گروهی که بنام داعش در شرق افغانستان علیه طالبان می جنگد، از حمایت رهبری داعش در سوریه برخوردار است.
اما این جواب داعش به طالبان فقط یک جواب سیاسی نبود بلکه رهبری این گروه در منطقه ای که خودشان آنرا ولایت خراسان می خوانند با صدور فتوائی طالبان را بعنوان یک گروه مرتد، واجب القتل خواند. هرچند این فتوا با نام مستعار "أبوالیاس حنفی" به نشر رسیده بود اما شباهت شیوهء نگارش این فتوا و کاربرد اصطلاحات نشان می داد که فتوا از طرف مفتی این گروه در "ولایت خراسان" یعنی عبدالرحیم مسلم دوست صادر شده است. در فتوا تصریح شده که هرگروهی که با داعش بجنگد، مرتد بوده و واجب القتل و مباح الدم است!!
در بخشی از این فتوا آمده است: مخالفین دولت اسلامی کسانی اند که در صف کفار ایستاده اند و متحدین آنان مانند کشور های عربی، شیعیان و روافض که در کفر و ارتداد آنان هیچ شکی وجود ندارد...
در این فتوا دلایل مرتد بودن طالبان نیز تشریح شده است از جمله وابستگی به آی اس آی و دوستی با شخص مرتدی چون مولانا فضل الرحمن. اما دلایل دیگری هم در این رابطه ذکر شده است که قابل دقت است، از جمله اینکه طالبان قطر را کشور برادر خوانده اند. فتوا این سوال را مطرح می کند که آیا دادن صفت برادر به یک کشور مرتد، ارتداد نیست؟
در بخش دیگری از این فتوا، اعلام حمایت طالبان از محمد مرسی و مخالفت با حکم اعدام وی نیز بعنوان نشانهء روشن از ارتداد طالبان نشاندهی شده و بازهم این سوال مطرح شده است که آیا مخالفت با اعدام یک مرتد ارتداد نیست؟ در این فتوا اخوان المسلمین و طالبان هردو مرتد و خارج از دایرهء اسلام قرار داده شده اند.
فتوای داعش بعنوان یک گروه تکفیری در افغانستان مطابق به روش معمول گروه دولت اسلامی است که در سوریه و عراق علیه گروه های دیگر از گروه "النصره" گرفته تا شیعیان و یزیدی ها اعمال کردند.
داعش از همان آغاز کار و قبل از اینکه با نیروهای خارجی یا دولت افغانستان درگیر جنگ شود، با طالبان در ننگرهار درگیر جنگ شد اما کار این گروه فقط به جنگ با طالبان در داخل افغانستان محدود نیست بلکه در تلاش اند تا فرماندهان و افراد مهم طالبان را در داخل پاکستان نیز هدف قرار دهند. ترور مولوی میراحمد گل هاشمی مسئول جهادی ولایت ننگرهار طالبان در پیشاور بدست افراد منسوب به داعش بوده است و در این اواخر نیز مولوی محمد داود یکی دیگر از افراد مهم طالبان در پیشاور بدست افراد داعش ترور شد.
در مورد حسیب الله رهبر مقتول داعش معلومات دقیق در دسترس نیست و فقط می دانیم که وی بعد از کشته شدن حافظ سعید خان رهبر پیشین شاخۀ خراسان داعش در سال 2015 جانشین وی شد. شایعاتی وجود دارد که حسیب الله به سوریه سفر کرده بود و با رهبران داعش آشنایی داشت. آنچه که موضوع را تاحدی مبهم جلوه می دهد مسئلۀ تعیین حسیب الله به عنوان رهبر داعش است که برخلاف حافظ سعید خان که انتصابش از جانب رهبری داعش در سوریه اعلام گردید، در مورد حسیب الله چنین اعلامی صورت نگرفت.
حافظ سعید خان رهبر اولی داعش در خراسان شخصی بسیار خشن و سنگدل بود و حتی نسبت به زیردستان خودش نیز رویۀ خشن داشت. از طرف دیگر وی از ورکزی اجنسی و از آنسوی دیورند بود که به همین دلیل داعش در افغانستان بیشتر به عنوان یک گروه پاکستانی شناخته می شد.
داعش برای گسترش دامنۀ فعالیت خویش در افغانستان نیاز به یک رهبر افغان داشت که با جانشینی حسیب الله لوگری این هدف برآورده شد. از جانب دیگر حسیب الله جوان بود و تلاش داشت تا در میان جوانان هم فکر با مفکورۀ سلفی به سربازگیری بپردازد. او برای این کار هیاًت هایی را بصورت مخفیانه به ولایات مختلف می فرستاد و افراد جذب شده را برای آموزش به مناطق تحت کنترول خود به شرق افغانستان دعوت می کرد.
اکنون که حسیب الله کشته شده، بعضی ها به این باور اند انجام عملیات پیچیده در داخل شهر کابل که به داعش نسبت داده شده در توان شخص رهبر این گروه نبوده و با توجه به این حقیقت که حسیب الله شخص گمنامی بوده و سابقۀ فعالیت های نظامی وی نیز مشخص نیست، طراح برنامه های نظامی داعش افراد دیگری اند.
بنابراین کشته شدن رهبر این گروه شاید روی ظرفیت داعش برای سربازگیری تاحدی تاثیر داشته باشد اما اگر خشونت هایی که تاکنون در افغانستان اتفاق افتاده و به داعش نسبت داده شده واقعا کار این گروه بدانیم، روی اعمال خشونت آمیز آنان تاثیر چشمگیر نخواهد داشت چنانچه بعد از کشته شدن حسیب الله، این گروه یک کاروان نیروهای خارجی را در مکروریان کابل هدف قرار داد و لااقل دو تن از نظامیان خارجی را به قتل رسانید.
|
| Afghanistan.ru |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|
