مسكو پايتخت روسيه در ناحيه مركزي بخش اروپايي كشور واقع شده و تاريخ بناي آن به سال 1147 ميلادي ميرسد. مساحت مسكو در قرن 14 خيلي كم بود و فقط شامل كرملين و منطقه كيتاي گورود امروزي بود. اولين كليساهاي سنگي در محوطه كرملين ساخته شدند. بنا به دستور تزار ايوان كاليتا در سال 1340 ديوار دفاعي كرملين از تنههاي بسيار كلفت درخت بلوط ساخته شد كه داراي برجهاي ديدباني هم بود. حلقهاي از صومعهها و كليساها كرملين را احاطه كرده بود. مسكو در طي قرنها سمبل روسيه بود و توانست قلب روسيه شود( در قرن 15 مسكو براي اولين بار پايتخت شد و توسعه اين شهر با سرعت زيادي پيشرفت كرد). پطر كبير شهر سنتپترزبورگ را در سال 1705 ميلادي به عنوان پايتخت جديدي بر ساحل رود نوا بنا كرد (در سال 1712 پطر كبير پايتخت را از مسكو به سنتپترزبورگ منتقل كرد). او اصلاً از مسكو خوشش نميآمد زيرا كشته شدن عمو و مشاوران مادرش در جريان يك كودتاي درباري در مسكو را به چشم ديده بود، اما اين شهر براي ناپلئون همچنان يك هدف بسيار جالب باقي مانده بود.
سربازان ناپلئون در سال 1812 وارد روسيه شدند. بعد از جنگ خونين در بورودينو در 130 كيلومتري مسكو روسها مسكو را ترك كردند و اجازه دادند ناپلئون وارد مسكو شود و در كرملين مستقر شود. شبي كه او وارد مسكو شد آتشي درگرفت كه تقريباً تمام شهر را به كام خود كشيد. با فرا رسيدن زمستان نيروهاي ناپلئون مجبور شدند يك ماه بعد از ورود به مسكو آنجا را ترك كنند. بعد از آن مسكو بازسازي شد و جمعيت آن از 350 هزار در سال 1840 به 4،1 ميليون در سال 1914 افزايش يافت. اكتبر سال 1917 درگيريهاي زيادي براي مسكو دربرداشت. بلشويكها كرملين را در طي هشت شبانهروز اشغال و ترك كردند و دوباره به تصرف خود درآوردند. در سال 1918 دولت روسيه بعد از دو قرن غيبت دوباره از سنتپترزبورگ به مسكو منتقل شد. اين امر باعث نگراني ميشد كه به علت نزديكي سنتپترزبورگ (پطروگراد به قول آن زمان) به كشورهاي اروپايي، پايتخت ممكن است مورد حمله آلمانيها قرار گيرد.
مسكو زمان قرون وسطي يك شهر چوبي بود و آتش بويژه خطر بزرگي براي آن محسوب ميشد. در دستنوشتههاي تاريخي از تعداد زيادي آتشسوزي ياد شده است كه دهها آتشسوزي در نيمه دوم قرن 15 بوقوع پيوست. در تابستان سال 1547 آتشسوزي وحشتناكي مسكو را فرا گرفت كه بر اثر آن 2700 نفر جان خود را از دست دادند. 25 هزار خانه و 250 كليسا سوخت. بعد از يكي از بزرگترين آتشسوزيها كه در سال 1493 رخ داد، ميدان اصلي شهر – ميدان سرخ – براي مدت طولاني نام ميدان آتش به خود گرفت.
مسكو بزرگترين مركز علمي روسيه است. مسكو بزرگترين مركز آموزش عالي در روسيه است. در اين شهر بيش از 80 مدارس عالي، دانشگاه و انستيتو و مراكز علمي ديگر فعاليت ميكنند. مسكو به عنوان مركز فرهنگي كشور به رسميت شناخته شده است. مسكو همچنين به عنوان شهر ورزشي مشهور است. مسكو با جمعيت بيش از 9 ميليون نفري خود داراي مساحتي به وسعت بيش از 1000 كيلومتر مربع است. شما در عرض نيم ساعت خواهيد توانست ديوار كرملين مسكو به طول 2،2 كيلومتر را دور بزنيد. در عرض چند ساعت موفق خواهيد شد خيابان حلقهوار سادوويه كالتسو به طول 16 كيلومتر را طي كنيد. و براي اينكه از شمال تا جنوب و يا از غرب تا شرق مسكو را كه حدود 40 -35 كيلومتر است را طي كنيد به يك روز كامل احتياج داريد.
مجتمعهاي ساختماني در مسكو به انواع گوناگون هستند كه به دورههاي مختلف تعلق دارند. تعداد زيادي از اين خانهها بشكل قوطي كبريت ساخته شدهاند . اين نوع از خانهها در سالهاي 1950 براي اولين بار ظاهر شدند و معمولاً 9 - 8 طبقه بودند. علاوه بر ساختمانهاي مسكوني، ادارات و تئآترها، موزهها وساختمان راهآهن و غيره وجود دارند. در مسكو ايستگاههاي زيادي وجود دارد كه از جمله ميتوان از 9 ايستگاه راهآهن، 2 ايستگاه كشتيهاي رودخانهرو، 5 فرودگاه كه به فاصله 30 تا 40 كيلومتري از مركز شهر واقع شدهاند، نام برد. يكي ديگر از بناهاي شهر مسكو مدارس است. تا سال 1925 فقط 50 – 40 مدرسه در مسكو فعاليت ميكرد. اما از سال 1925 تا 1934 توانستند 70 مدرسه ديگر بسازند. در سال 1935 تصميم گرفته شد كه طرح تمام مدارس يكسان باشد. يعني تمام مدارس بايد داراي 22 كلاس، 2 رختكن و فقط 4 طبقه باشد. مدارس سالهاي 1930 ميلادي تماماً آجري و داراي 4 طبقه و دو ورودي در دو انتهاي ساختمان بود. يكي براي رفت و آمد دانشآموزان ارشد و ديگري براي رفت و آمد دانشآموزان كلاسهاي ابتدايي.
مسكو شهري است كاملاً مسطح و داراي علائم شهري بسيار نادر كه احتمالاً هفت خواهران استالين را ميتوان جزئي از آنها دانست. اين ساختمانهاي بزرگ و با ابهت در زمان استالين ساخته شدهاند كه دانشگاه مسكو و وزارت امور خارجه از آن تعداد هستند. در مسكوي قديم فقط خيابانهاي اصلي كه از كرملين منشعب ميشدند را نامگذاري ميكردند. اين خيابانها به وسيله كوچههاي باريك و كوتاه و حتي بعضيمواقع كوچههاي پيچدار بهم وصل ميشدند. كلمه پراسپكت (گرفته شده از زبان لاتين كه به معني ديد وسيع است و اكنون معني شاهراه دارد) در قرن 18 وارد زبان روسي شد. فقط 60 سال پيش اين پراسپكتها در مسكو ظاهر شدند. براي نمونه ميتوان از لنينگرادسكي پراسپكت، لنينسكي و كوتوزوفسكي پراسپكت نام برد. در اواخر قرن 18 در مسكو قرار شد ديوار سفيد شهر را كه به دور مركز مسكو كشيده شده بود خراب كنند. اين كمربند آزادشده براي ساخت خيابان زياده از حد عريض به نظر ميآمد و براي ساختن خانه مسكوني زياده از حد باريك. به اين ترتيب، به جاي ديوار خراب شده اولين بلوارها در مسكو ظاهر شدند. از اين نوع بلوارها ميتوان از توِرسكوي، نيكيتسكي، پتروفسكي، پاكروفسكي و غيره نام برد. ميدانهاي مسكو كه قبلاً محل تجمع تجار بودند و به عنوان بازار مورد استفاده قرار ميگرفتند در كنار دروازههاي ديوار شهر ايجاد ميشدند. قديميترين اين ميدانها ميدان سرخ است.
لغو نظام سرفاژ (نظام فئودالي كه در آن دهقان به زميندار تعلق داشت و قابل خريد و فروش بود) در سال 1861 باعث ورشكستگي بزرگ مالكان شد. آنها جنگل و بيشه خود را فروختند. درختان اين جنگلها را بريدند و بجاي آن قطعات زمين (داچا) براي استراحت كارمندان و تاجران و روشنفكران فراهم نمودند. در زمان شوروي به اهالي شهر مسكو از طريق محل كار قطعات زميني به مساحت 600 متر تعلق ميگرفت. در حال حاضر تقريباً تمام اهالي مسكو از چنين قطعه زمينهايي برخوردار هستند و آنهايي كه فاقد آن هستند ميتوانند براحتي آن را خريداري كنند و هيچ گونه محدوديتي در اين زمينه وجود ندارد.
مسكو داراي رودخانههاي زيادي است كه از معروفترين آنها ميتوان از رودخانه مسكو، يائوزا، سٍتون و سخودنيا نام برد. رودخانههاي مسكو در مسير حركت خود گودالهاي زيادي ايجاد ميكردند كه عبور از آنها به ويژه در فصل بهار تقريباً غيرممكن بود. جريان خروشان آب پلهاي چوبي را با خود ميبرد. علاوه بر آن، گودالها مساحت زيادي را اشغال كرده بودند. به اين دليل اهالي مسكو به پر كردن اين گودالها پرداختند. اما اين رودها براي حركت خود از راههاي زير زميني جديد استفاده كرده و حتي انبارهاي زيرزميني خانهها را پر كرده و پايههاي خانهها را شسته و با خود ميبردند. در اواسط قرن 19 تصميم گرفته شد يك عمارت جديد به دانشگاه دولتي مسكو(لومونوسف) اضافه شود. وقتي براي انجام كارهاي ساختماني گودالي حفر كردند، آب بطور غيرمنتظره با شدت تمام فواره زد و گودال به آن بزرگي را بسرعت پر كرد. معلوم شد سالها پيش گودال آبي اوسپنسكي در محوطه دانشگاه وجود داشته كه رودهاي پر آب و خروشاني در ته آن جريان داشت. اين گودال را پر و فراموش كردند. اما اين رود راه زيرزميني براي خود پيدا كرده و حالا دوباره آزاد شده بود. مضحكتر از همه در اين ماجرا اين بود كه آب از زير زمين خرچنگ زندهاي را به سطح زمين آورد. اين خرچنگ را گرفتند و درون بانكه انداختند و در كلاس درس به دانشآموزان نشان داده و ثابت ميكردند كه خرچنگها بدون نور خورشيد هم ميتوانند زندگي كنند. در قرن 19 رودهاي كوچك زيادي ناپديد شدند. فقط در سال 1937 با ساخت كانال مسكو – ولگا توانستند رودهاي باقيمانده را نجات دهند. ساختن كانالي كه ميبايست رودهاي مسكو، ايسترا، سيسترا، دوبنا و بالاخره ولگا را بهم متصل كند فقط در سال 1825 شروع شد و 19 سال(!) طول كشيد تا اين كانال براي بهرهبرداري آماده شود. از سال 1947 اين كانال را به افتخار هشتصدمين سالگرد مسكو كانال مسكو ناميدند. با ايجاد سيستم كانالها و درياچههاي مصنوعي، مسكو بندري شد كه به 5 دريا راه داشت و دارد. مسكو داراي راههاي آبي به غرب- به درياي بالتيك، به شرق به درياي سفيد به جنوب به درياي خزر و درياي سياه و درياي آزوف است. شما ميتوانيد كوپهاي در كشتي مسافربري رزرو كنيد و سفر خوبي را از مسكو تا شهرهاي واقع در ساحل ولگا، نوا و حتي تا كشورهاي خارجي ساحلي آغاز نماييد.
باغها و باغهاي وحش در مسكو از زمانهاي بسيار قديم ايجاد شدند. تزار آلكسي ميخائيلوويچ در قصبه ايزمائيلوف كه در سال 1656 به محل زندگي تزار مبدل شد، مبتكر ايجاد باغهاي بسيار زيبايي بود. در سال 1864 باغ وحش مسكو گشايش يافت. در آن زمان فقط 286 جانور در آن جا داده شده بود، اما هماكنون 7500 جانور (750 نوع) در اين باغوحش ساكن هستند. در اسناد و مدارك باقي مانده از زمان تزار آلكسي ميخائيلوويچ نه تنها از باغوحش ايزمائيلوف ياد شده است، بلكه باغهاي گياهان دارويي نيز ذكر شده است. در اين باغها تحت نظر گياهشناسان در كنار گياههاي دارويي درخت ميوه كاشتند. بنا به دستور پطر اول در سال 1706 باغ گياهان دارويي در جنب بيمارستان مسكو ايجاد شد كه در سال 1805 آن را به دانشگاه مسكو واگذار كردند و آن را باغ نباتات ناميدند. باغ نباتات در قرن 18 از محبوبيت زيادي برخوردار شد و هزاران نوع گياه از كشورهاي هند، آمريكا، اروپاي غربي و سيبري در اينگونه باغها پرورش داده ميشد. در سال 1945 در اطراف مسكو باغ اصلي نباتات مسكو ايجاد شد كه داراي 25 هزار نوع گياه است.
در باره اقوام ساكن مسكو بايد بگوييم كه مسكو شهري كثيرالمله است. از اولين خارجياني كه در مسكو ساكن شدند بايد از يونانيها - ساكنان بيزانس آن زمان، نام برد كه مذهب ارتدكس را با خود به مسكو آوردند. فئوفام گرك (1405 – 1340) يكي از اولين شمايلنويسان روسي بود كه از يونان به سرزمين روس(مسكو) آمد. بازسازي ديوار و كليساي جامع در كرملين در زمان ايوان سوم توسط معماران ايتاليايي صورت گرفت. خارجيان زيادي در زمان حكومت پطر اول در مسكو ظاهر شدند. در طي قرن 19 اقوام جديدي مانند كوليها، آشوريها در مسكو ظاهر شدند. در طي دهههاي اخير تعداد خارجيان ساكن در مسكو بيشتر شده است كه دانشجويان اكثريت آنها را تشكيل ميدهند. و در سالهاي اخير بر تعداد دانشجويان ايراني افزوده شده است.
مساحت شهر مسكو 1035 كيلومتر مربع وجمعيت آن 10 ميليون است (سال 1999 ميلادي). ساعت رسمي: از ماه اكتبر تا مارس ، گرينويچ 3+ و از ماه آوريل تا سپتامبر گرينويچ 4+. اختلاف ساعت مسكو با تهران به وقت محلي فقط 30 دقيقه است – تهران 30 دقيقه از مسكو جلوتر است.
پايگاه اطلاع رساني فرهنگي ايران و روسيه